خلاصة:
قواعد و اصولی که جامعه را در بهرهبرداری از منابع و امکانات و همچنین توزیع مواهب میان آحاد جامعه سامان میبخشد از مباحث بنیانی عرصه نظریههای علوم اجتماعی است. کارایی نمادی از رشد بوده و بهعنوان سازوکاری برای تنظیم مناسبات جامعه شناخته میشود. از سویی طرفداران عدالت اجتماعی در دهههای اخیر با یادآوری لزوم توجه بیش از پیش به آن، عدالت را بهعنوان والاترین معیار برای سازماندهی جامعه مطرح کردهاند. این دو رویکرد اخیر تقابل میان کارایی و عدالت را به یکی از منازعات محوری اقتصاددانان تبدیل نموده و نسبت این دو مفهوم را به سؤالی اساسی تبدیل کرده است. این مقاله براساس بررسی منابع و اسناد معتبر و با استفاده از روش توصیفی−تحلیلی، نسبت عدالت و کارایی در نظام اقتصادی اسلام را بررسی کرده و نتیجه میگیرد کارایی مؤثرترین استفاده از منابع و ابزاری برای تحقق عدالت بوده و در نتیجه تقابلی میان این دو مفهوم وجود ندارد.
The quality of organizing society for using productive resources and distributing blessings, opportunities and facilities in the society is one of the important issues in identifying of economic systems. Clearly, choosing the best organization and arrangements for a society based on the kind of attitude that is about the goals of the formation of society. It is clear that the choice of the best arrangements and the community-based society is based on the goals of the formation of society.Efficiency, which is a sign of the importance of economic growth, is one of the solutions presented to identify the economic organization of society and has been met with widespread economists and social scientists and has spread to other areas of humanities such as law. The establishment of community relations based on efficiency may lead to some conflicts with some of the goals and ideals of social and economic systems. Justice as one of the highest human ideals is one of the goals that has been challenged by social science theorists. Justice, in addition to being introduced in some cases in conflict with efficiency, can replace the efficiency in allocating resources. Accordingly, the study of the relationship between the concepts of efficiency and justice in determining the type of social arrangements is decisive and indisputable. This article, based on the review of authentic documents and using content analysis, identifies the important and fundamental features of these two concepts, discusses the relationship between them in the Islamic economic system and Effectiveness considers the most effective use of resources and factors for the implementation of justice. Therefore, he does not consider the conflict between the two concepts.
ملخص الجهاز:
منذر قحف (2014) مینویسد: دو هدف کارایی و عدالت در همه نظامها، از جمله نظام اقتصادی اسلامی، مشترک است؛ اما تعاریف دقیق، اندازهگیریها و ابزارها یا وسایل دستیابی هم به کارایی، بهعنوان مظهر رشد یا توسعه، و هم به توزیع عادلانه که معمولاً مظهر عدالت اقتصادی است، به سیستم ارزشی اقتباس و یا پذیرفته شده در یک اقتصاد و یا جامعه خاص وابسته است.
وی برای لحاظ موضوع عدالت میگوید: ممکن است گفته میشود که یک اقتصاد در صورتی به بهینه عادلانه و منصفانه دست یافته که محصولات و خدمات تولیدشده به گونهای توزیع شود که نیازهای همه افراد به اندازه کافی تأمین شود و توزیع عادلانه درآمد و ثروت وجود داشته باشد، بدون اینکه بر انگیزه کار، صرفهجویی، سرمایهگذاری و اقدام به فعالیتهای نوآورانه تأثیر بگذارد.
مفید بودن هر چیز نیز به ارزشهای اسلامی وابستگی دارد و بدینترتیب کارایی همان تخصیص مطلوب عوامل و منابع تولید و کالاها و خدمات برای «ایجاد بالاترین حداکثرسازی رضایتمندی حقیقی» در جامعه است.
بهطور خلاصه هدف، قوام و استواری جامعه است و برای این منظور باید منابع بهطور عادلانه مورد استفاده قرار گرفته و موجب برقراری عدالت در جامعه شود.
اگر چنین مبنایی در مرحله تولید پذیرفته شود، باید عدالت بهمثابه هدف نادیده گرفته شده و به مرحله توزیع (که وی با نام کارایی تخصیصی از آن یاد میکند) واگذار شود؛ اما در صورتی که منظور از «آثار مفید هر چیز» عدالت نیز باشد، عدالت هدف و اثر مفید تخصیص منابع بوده و کارایی فنی در بیان وی، دارای معنایی متفاوت از معنای ادبیات اقتصادی است.