خلاصة:
کرامات همواره به صوفیان بازشناخته میشود و برجستهترین توانایی مشایخ صوفیه به شمار میآید. بحث کرامت از مباحث آغازین تصوف است و بخش عمدهای از آثار صوفیان به نقل کرامات اولیا اختصاص یافته است. برپایة قرآن، انبیا در برابر منکران به انجام اعمالی فراتر از توان بشر دست میزدند تا تأییدی بر قول و فعلشان باشد. برخی صوفیان کرامت را دال بر حقانیت ولایت خود میدانند؛ اما برخی نیز به انکار آن برخاستهاند و کرامت را موجب رکود در مسیر ترقی و کمال میدانند. کرامت در رمانسهای ایرانی نیز دیده میشود و از مصداقهای توانایی قهرمان رمانس است. ریشة این اشتراک را باید در فرهنگِ برآمده از اسطوره جستوجو کرد. نگارنده در این پژوهش میکوشد تا این مشترکات را با هم بسنجد و از این رهگذار، کرامت را خارج از داستانهای صوفیان واکاود؛ همچنین تلاش میشود با توجه به دو رمانس ابومسلمنامه و حمزهنامه (رمانسهایی با رویکرد مذهبی)، کراماتی که به قهرمان رمانس نسبت داده شده است، مشخص شود و این فرضیه بررسی شود که «فرّ» یا همان نیروی معنوی که در اندیشههای ایران باستان مطرح بوده، ممکن است سرچشمة اندیشة کرامت باشد. اصل باور در همة این داستانها محوریت دارد. بر این اساس، رمانس، بهویژه رمانس مذهبی، میکوشد تا عنصر مهم اعتقاد را در میان مردم عامه رواج دهد؛ یعنی همان هدفی را دنبال کند که تصوف اسلامی از بیان سرگذشت اولیا دارد.
Keramat (Dignity) is always renowned for the Sufis and is considered as the most prominent ability of the Sufi elderly. Dignity topic is one of the beginning topics of Sufism and a major part of Sufism literature is narrating Dignity of Sufi elders. According to Quran, prophets do acts that are impossible for mankind in facing of opponents to be an approval of their speech and acts. Some of Sufis consider Dignity as a reason to rightfulness of their leadership. But, some others denied it and consider it as a reason of downfall in the way to advancement and perfection. However, Dignity is seen in Iranian romances and is an example of the capabilities of the hero of the romance. The root of it should be sought in the culture derived from myth. In this research, the author is going to analyze these commonalities together, and according to it, explore the Dignity out of Sufian stories and separate Dignities of story heroes from other in two romances that have religious attitude, Abumoslenameh and Hamzehnameh, and come to the conclusion that ‘Far’ (God Chosen), that is the spiritual power said in ancient thoughts, is the source of Dignity thought. The belief in all these stories is central. According to this, romance, especially religious romance, tries to promote the important element of belief; meaning that it will try to follow the purpose that Islamic mysticism got from telling elders stories.
ملخص الجهاز:
نگارنده در اين پژوهش مي کوشد تا اين مشترکات را با هم بسنجد و از اين رهگذار، کرامت را خارج از داستان هاي صوفيان واکاود؛ همچنين تلاش مـي شـود بـا توجـه بـه دو رمـانس ابومسلم نامه و حمزه نامه (رمانس هايي با رويکرد مذهبي )، کراماتي که بـه قهرمـان رمـانس نسـبت داده شـده اسـت ، مشخص شود و اين فرضيه بررسي شود که «فر» يا همان نيروي معنوي که در انديشه هاي ايران باستان مطـرح بـوده ، ممکن است سرچشمۀ انديشۀ کرامت باشد.
اينکه کـدام مشترکات نظري و عملي در کرامات صوفيه و قهرمانان رمانس هاي مذهبي وجود دارد و دليـل ايـن اشتراک و سرچشمۀ فکري آنها چيست ، پرسش هايي است که در اين مقاله به آنها پرداخته مي شود.
ابوسعيد ابي الخير که به گفتۀ شفيعي کدکني «مرکز اصـلي شخصـيت تـاريخي و افسـانه اي او را مسئله کرامت تشکيل مي دهد و کسي در تاريخ تصوف اسـلامي از ايـن رهگـذر بـه او نمـي رسـد» (محمد بن منور، ١٣٧٦: نود و شش ) به انکار کرامات مي پردازد و مي گويد: «صاحب کرامـات را در اين درگاه ، بس منزلتي نيست زيراکه او به منزلت جاسوسي است و پديـد بـود کـه جاسـوس را بـر درگاه پادشاه چه منزلت تواند بود» (همـان ، ج ١: ٣٨٥).
رمانس ديني که يکي از گونه هاي رمـانس ايرانـي اسـت ، محلـي براي ظهور کرامات قهرمانان است و از اين منظر به تصوف مي ماند.
در داستان هاي صوفيان ، کرامات در خواب بسيار است ؛ در حمزه نامه اندک اسـت ؛ ولـي در ابومسلم نامه به افراط ديده مي شود.