خلاصة:
این مقاله بر آن است تا رویکرد گفتمان احمدینژاد و روحانی را به مقوله توسعه بررسی کند. بعد از
انقلاب و مشخصا با تثبیت اسلام سیاسی فقاهتی از تابستان 1360 تاکنون 5 گفتمان در ساحت
سیاسی ایران حکمرانی کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت گفتمان اعتدال و همچنین الگوی
ارائه شده این گفتمان پیرامون توسعه ایران در قالب تئوری لاکلائو و موفه است. در این گفتمان ها،
دال توسعه، مدلول های متنوعی داشت. سوال اصلی مقاله این است که معنا و برداشت از توسعه در
گفتمان های اصولگرایی و اعتدالگرایی چیستا گفتمان اصولگرایی به عنوان ضدگفتمان اصلاحات،
توسعه را بازتوزیع منابع می دانست و نشانه هایش را حول دال مرکزی عدالت مفصل بندی کرده است.
این گفتمان نه تنها از به کارگیری مفهوم توسعه پرهیز می کرد بلکه به جای آن از مفاهیم پیشرفت
و تعالی استفاده می کرد. با تحلیل محتوای سخنان و عملکرد این گفتمان، توسعه جهت و رویکردی
درونزا داشت. در مقابل گفتمان اعتدال نشانه هایش را حول دال مرکزی توسعه گرایی مفصلبندی
کرد و با در پیش گرفتن تعامل با غرب و عملیاتی کردن پروسه سیاست خارجی خوب، در تلاش بود
با حذف تحریم ها و جذب سرمایه گذاری خارجی راه ثبات و توسعه را در داخل هموار کند. بنابراین
در این گفتمان توسعه رویکردی برونزا دارد. در مجموع رهیافت توسعه ای هر دو گفتمان از جامعیت
و شمولیت توسعه پایدار و همه جانبه برخوردار نبود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و داده ها با استفاده
از فیش برداری کتابخانه ای جمع آوری شده اند.
ملخص الجهاز:
سوال اصلی مقاله این است که معنا و برداشت از توسعه در گفتمان های اصول گرایی و اعتدالگرایی چیست ؟ گفتمان اصولگرایی به عنوان ضدگفتمان اصلاحات ، توسعه را بازتوزیع منابع می دانست و نشانه هایش را حول دال مرکزی عدالت مفصل بندی کرده است .
در مقابل گفتمان اعتدال نشانه هایش را حول دال مرکزی توسعه گرایی مفصل بندی کرد و با در پیش گرفتن تعامل با غرب و عملیاتی کردن پروسه سیاست خارجی خوب ، در تلاش بود با حذف تحریم ها و جذب سرمایه گذاری خارجی راه ثبات و توسعه را در داخل هموار کند.
البته گفتمان دارای نوعی ارتباط دیالکتیک با واقعیت هم هست از این منظر که گفتمان بر مبنای خواست ها و مطالبات اجتماعی و سیاسی جامعه و همچنین کاستیهایی که گفتمان هژمون به آن مبتلا شده است ، نظام معنایی خود را حول یک دال مرکزی با مجموعه ای از دال های شناور مفصل بندی می کند و خود را به عنوان آلترناتیو توانمندی برای فائق آمدن بر مشکلات جامعه در دسترس قرار میدهد.
سیاست های اقتصادی مانند توزیع سهام عدالت ، مسکن مهر در ٤سال اول و برخی دیگر مانند هدفمندی یارانه ناظر به حضور اقتصادی دولت در پیرامون و به سود پیرامون و به ضرر مرکز بودند(حاتمی و کلاته ، ١٣٩٣ : ٢٢) اقدامات عدالتی احمدینژاد در چهار حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به شرح صفحه بعد بودند: عدالت اقتصادی ١.
تحول گفتمان عدالت در ایران : مطالعه موردی دولت های محمود احمدینژاد و حسن روحانی، دو فصلنامه جامعه شناسی اقتصادی و توسعه ، سال ششم ، شماره دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٦، ١٨٠-١٤٣.