خلاصة:
دست بافته های سیستان با نقشها و کاربرد خاص خود به دو دستۀ «داری» و بدون« دار» تقسیم میشوند. دست بافته های«داری» آن گروه از دستبافته ها هستند که برای تولید آن ها نیاز به دار مخصوص و فضایی مشخص است اما دستبافته های بدوندار، بدون امکانات گفته شده تولید میشوند. انواع ریسمان های پشمی، مویی و انواع حصیر که اغلب به وسیله زنان عشایری بافته میشود از این دستهاند. این دستبافتههای متنوع، دارای نقوشی مشترک هستند که در تولیدات مختلف بیگره بعضاً به کار میروند. با توجه به این موضوع در این پژوهش به بررسی تولیدات مختلف دست بافتههای بی گره سیستان از لحاظ کاربرد نقوش مشترک در آنها پرداخته میشود. گردآوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای و روش ارائه تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که نقوش «جلیک»، «مهر و نیمک»، «چپراس»، «کوش»، «سورمهریا نقش قرمز»، «کارچک»، «عجب»، «گوشواره»، «ماه و روچ»، «هشت چم یا هشت چشم»، «تاس کت»، «بازوبند»، «پنجه» و «تعویذی» در دست بافته ها استفاده می شود. از این میان نقش مشترک همه دست بافته های بی گره با بیشترین کاربرد، نقش هشت چشم است. همچنین نقش هشت چشم، ماه و روچ، تاس کت و پراس بیشترین کاربرد را در انواع دست بافته ها دارد و نقش گوشواره با کمترین میزان در انواع دست بافته ها ظاهر شده است.
Handwoven products of Sistan, with their specific motifs and uses, are divided into two categories: "with loom" and "without loom". With loom products are the ones that their weaving requires a loom and a specific location. However, without loom products are woven without such equipment, such as woolen and hairy twine, and mat which are woven by nomadic women. These various handicrafts have some similar motifs that are used in various no knot products. Therefore, the present study aimed to investigate the common motifs used in different no knot products of Sistan. Regarding the unique no knot handwoven products of Sistan, Hall et al. (1998) stated that "This art began by means of the simplest methods of weaving using plant and animal fibers and has progressed from providing the everyday necessary equipment to such delicate and deluxe products. Today, various kinds of weaving products are often used as ornaments or manifestations of the collective identity.” Ali Hassouri (1993) also deals with these handwoven products and their weavers in his book Sistan Carpet.
ملخص الجهاز:
روش پژوهش این پژوهش با هدف بررسی کاربرد طرح و نقش مشترک به کار برده شده در انواع دست بافته های بیگره سیستان انجام گرفته است .
»موسوی حاجی « و پیری )١٣٩٠( در مقاله ای تحت عنوان »بررسی تطبیقی نقوش قالی سیستان با سفال های نخودی شهر سوخته « با بررسی و تطبیق این نقوش بر اصالت و قدمت این نقوش مهر تأیید زدند »شه بخش « )١٣٨٢) در پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان »بررسی نقوش سنتی بلوچ و جایگاه آن در گرافیک « مبنای شناخت و قضاوت عادلانه نسبت به تیره ها و قومیت های مختلف ایرانی را، شناخت ویژگی های فرهنگی و هنری یکدیگر و معرفی آن ها دانسته است ، و این پژوهش برای نخستین بار به مقایسه طرح و نقش در دست بافته های بیگره سیستان که تا پیش از این کمتر مورد توجه محققین بوده است دقت نظر دارد.
گلیم از تارهای خودرنگ و دست ریس پشم به عنوان تار و از پشم های رنگی و یا رنگ شده با ترکیب رنگی غالب تیره به عنوان پود استفاده می شود و دارای کناره پیچ حصیری از جنس موی بز است و نقوشی که بیشتر در گلیم کاربرد دارد شامل : »جلیک«، »مهر و نیمک«، »چپراس «، »کوش «، »سورمهر یا نقش قرمز«، »کارچک «، »عجب «، » هشت چشم « و »تاس کت « می باشد.
- بازوبند: از نقوش اصیل سیستانی است و به شکل های ساده تر وجود دارد و بیشتر برای مال بند از این نقش مایه استفاده می شود.