خلاصة:
اعتقاد به وجود معاد و حقایق مربوط به آن، از جمله حساب اخروی، از اصیلترین معتقدات دینی است که ضامن اجرای قوانین الهی بوده و تاثیر انکارناپذیری در سازندگی نفس آدمی دارد. این نوشتار از «چگونگی حساب اخروی و محاسبۀ اعمال عباد در قیامت از منظر قرآن کریم» سخن به میان آورده و درصدد است تا با توجه به آیات و احیانا روایات، با روشی توصیفی ـ تحلیلی، فلسفه و چرایی حساب اخروی، نزدیک بودن آن، اهمیت محاسبۀ اعمال از منظر آیات و نقد برخی دیدگاههای مفسران دراینباره را با الهام از آیات الهی تبیین کند. همچنین با تمسک به آیات بیان کند که حساب قیامت به گروه خاصی اختصاص ندارد؛ نهتنها همۀ انسانها و حتی پیامبران خدا را شامل میشود، بلکه جنّیان هم مشمول این حساب خواهند بود.
Given the status of the resurrection and its related facts, including the Reckoning in the application of divine laws and the construction of the human being’s soul, this paper examine the hownees of the Reckoning in the Resurrection from the perspective of the Holy Qur’an. Using an analytical-descriptive method, this paper studies the philosophy, whatness, nearness and the importance of the Reckoning from the viewpoint of the Qur’an and the interpolators of the Holy Qur’an and in some cases the Traditions. The findings show that, the Reckoning does not belong to any particular group but also all humans, including prophets, the Jinn, will be subject to Reckoning.
ملخص الجهاز:
در مقام اثبات نیز اطلاق برخی آیات دلالت دارند که همۀ نعمتهای الهی در قیامت حسابرسی خواهند شد؛ مانند: «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» (تكاثر: 8)؛ اینکه در برخی آیات از قیامت به «یوْمُ الْحِسابِ» (غافر: 27؛ ص: 53) یا «یوْمَ یقوُمُ الحِسابُ» (ابراهیم: 41) تعبیر میشود، ازآنروست که توجه همگان به روز سخت حسابرسی افراد جلب شود؛ چنانکه برخی دیگر از آیات، از نزدیک بودن حساب سخن به میان آوردهاند كه به آنها خواهیم پرداخت.
لازمۀ چنین بیانی حسابرسی دقیق افراد است؛ چنانکه برخی آیات هم از مورد محاسبه قرار گرفتن کوچکترین عمل انسان خبر میدهند؛ مانند: «وَ نَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیوْمِ الْقِیامَةِ فَلاَ تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیئاً وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَینَا بِهَا وَ كَفَى بِنَا حَاسِبِینَ» (انبیاء: 47)؛ چنانکه در آیاتی دیگر بیان میدارد: «فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَه وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یرَه» (زلزله: 8-7).
ولی با توجه به اینکه قیامت دارای مواقف متعددی است، ممکن است هر دسته از آیات یادشده ناظر به برخی از مواقف قیامت باشد که در آن مواقف خاص، هیچگونه سؤالی از مجرمان نمیشود یا آنان در آن مواقف سخنی نمیگویند؛ بلکه اعضا و جوارح بدنشان است که تکلم نموده و پاسخگوی سؤالات الهیاند؛ برخی آیات نیز گواه بر این معنایند؛ مانند: «الْیوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَیدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا یكْسِبُونَ» (یس: 65) و در آیهای دیگر بیان میدارد: «حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا یعْمَلُونَ وَ قَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَینَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنطَقَ كُلَّ شَیءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ» (فصلت: 20–21).