خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی تحلیلی بر اجتناب تجربهای و نشخوار فکری انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان پس ازتشخیص اختلال افسردگی اساسی وسپس مصـاحبۀ بالینی، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15 نفر و کنترل 15 نفر گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای دوبار) برنامه درمانی شناختی تحلیلی را دریافت کردند؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفت. بهمنظور جمعآوری اطلاعات ازپرسشنامههای افسردگی بک 11، پذیرش وعمل11 (عامل اجتناب تجربهای) ونشخوار فکری استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروههای آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای باورهای اجتناب تجربهای و نشخوار فکری، تفاوت معناداری وجود دارد. ازآنجا که کسب نمره بیشتر در متغیر اجتناب تجربهای نشـان از کاهش دارد، میانگین این نمرات در گروه مداخله در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل بـه میزان معنیداری پایینتر بود. درنتیجه میتوان گفت، به کارگیری فنون درمان شناختی تحلیلی برکاهش اجتناب تجربهای و نشخوار فکری دانشجویان با اختلال افسردگی اساسی تأثیر دارد.
The present study was conducted to investigate the effectiveness of cognitive-analytical group therapy on experiential avoidance and rumination. The research design was based on a semi-experimental with pre-test-post-test approach and control group. 30 undergraduate students of Shahid Bahonar University of Kerman were randomly selected as sample after diagnosing with major depressive disorder and clinical interview, 15 of whom were assigned to experimental group and 15 to control group. The experimental group received the cognitive analytical therapy program for eight 90-minute sessions (twice a week); the control group was on the waiting list. Beck Depression Inventory-II, Acceptance and Action Questionnaire–II(Experimental Avoidance Factor) and Ruminative Responses Scale were used in the pretest and posttest for collecting information. Data were analyzed by multivariate analysis of covariance(MANCOVA). The results of the study revealed a significant difference between the post-test scores of the experimental and control groups in the experiential avoidance beliefs and rumination variables with controlling the pre-test effect. Since the higher score in the experiential avoidance variable indicates a decrease, the mean of these scores in the intervention group in the post-test phase were significantly lower than that in the control group. Consequently, it can be stated that the use of cognitive-analytical therapy techniques influences the reduction of the experiential avoidance and rumination of students with major depressive disorder.
ملخص الجهاز:
نتايج مطالعات نشان داده است که درمـان شـناختي -تحليلـي بـه 3 طوربارزي بر بهبود سلامت روان دراختلالات شخصيت مرزي (مک کـاتچون ، کـر و چـانن ، ٢٠١٩)؛کاهش اجتناب شناختي (کليت ، استوکتن ، مارشال ، هال ٤و همکـاران ، ٢٠١٨؛ جيمنـو و چيکلانا٥، ٢٠١٧)؛ تجارب تجزيه اي (دباشي و همکاران ، ١٣٩٧)؛ باورهـاي غيـر منط قـي (روز، هارتينگ و مـک کـاي ٦، ٢٠١٧) و بهبـود قـدرت ايگـو و روابـط موضـوعي (عينـي ، نريمـاني ، عطادخت ، بشرپور و صادقي موحد، ١٣٩٧)، در جمعيت هاي غيرباليني تأثير دارد.
با توجه به آنچه بيان شد و از آنجايي که درزمينۀاثربخشي مـدل شـناختي -تحليلـي بـه عنـوان يک مدل نسبتاًجديد،براي بيماران مبتلا به اختلال افسردگي اساسي شناخته شده اسـت و بـا توجـه به برتري اين درمان نسبت به ساير درمان ها از نظر موضع فعال بيمار و مشـارکتي کـه بيمـار در طـي درمان دارد و تمرکز جدي که اين درمان بر تجريه روابط اجتماعي توسـط بيمـاران را دارد، بـه نظـر مي رسد اين درمان مي تواند در کـاهش اخـتلال افسـردگي و مؤّلفـه هـاي شـناختي آن نظيراجتنـاب تجربه اي و نشخوار فکري اثربخش باشد؛ لذا پـژوهش حاضـر بـه دنبـال بررسـي اثربخشـي درمـان شناختي -تحليلي بر اجتناب تجربه اي و نشخوار فکري در دانشجويان مبـتلا بـه اخـتلال افسـردگي انجام شد.
بدين منظور سؤال زير در اين پژوهش بررسي شد: آيا گروه درماني شناختي -تحليلي بر کاهش اجتناب تجربه اي و نشخوار فکري دانشجويان با اختلال افسردگي اساسي تأثير دارد؟ 1.
(رجوع شود به تصویر صفحه) بحث و نتيجه گيري اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي گروه درماني شناختي -تحليلي بـر اجتنـاب تجربـه اي و نشخوار فکري دانشجويان با اختلال افسردگي اساسي انجام شد.
نتايج حاصل از پژوهش نشان داد که گروه درماني شـناختي تحليلـي بـر کـاهش نشـخوار فکري دانشجويان با اختلال افسردگي اساسي اثربخش است .