خلاصة:
کیفیت هر داستانی به نوع ارائۀ عناصر آن داستان از سوی نویسنده، مرتبط است. عناصر داستان عبارتند از پیرنگ، شخصیت، درونمایه، زاویۀ دید، صحنه و فضاء، که هر کدام تاثیر بسزایی در پیشبرد داستان دارند. از جمله انواع ادبی که ادبیات ملتها در قالب آن عرضه میشود، داستان کودک است. "جاسم محمد صالح"، از جمله داستاننویسان عراقی است که عمدۀ آثار وی در حیطه همین نوع ادبی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با تکیۀ بر شیوۀ توصیفی-تحلیلی، درصدد است تا براساس نظریۀ ریمون کنان، به بررسی و تحلیل عناصر 20 داستان وی در حوزه ادبیات کودک بپردازد تا از این رهگذر در کنار دست یافتن به تفاوت میان عناصر داستانهای کودک و بزرگسال، چگونگی کاربرد عناصر داستان از سوی نویسنده و میزان موفقیت وی در این نوع ادبی برای خواننده مشخص گردد. آنچه حاصل شد اینکه عناصر داستان چه در داستانهای کودک و چه در داستانهای بزرگسال همگی شبیه هم هستند؛ تنها بسته به هدفی که دنبال میکنند در نوع شکلگیری باهم متفاوتند. پیرنگ داستانهای "جاسم محمد صالح" به دلیل آنکه مجال کافی جهت تغییر مسیر داستان وجود ندارد، غالبا یک پیرفتی است. درونمایۀ داستانهای بررسی شده بیشتر شامل مسائل اخلاقی، تعلیمی و تربیتی مانند احترام گذاشتن به دیگران، دوری از تکبر، خوددار بودن، قانع بودن است؛ از این رو میتوان گفت که جهت فکری نویسنده، القای چنین مفاهیمی به کودکان است. دیگر اینکه زاویۀ دید در تمام داستانها به جز یک داستان، دانای کل یا سوم شخص است که طبق نظر ریمون کنان در این نوع داستان، فرصت تغییر زاویۀ دید بسیار کم است.
ملخص الجهاز:
در پژوهش حاضر، نگارندگان برآنند تا باتوجه به اهميت آثار جاسم محمد صالح در حيطۀ ادبيات کودک داستان هاي کودک اين نويسنده را بـر مبناي آراي «شلوميت ريمون کنان »، يکي از نظريه پردازان معاصـر در حيطـه روايـت ، بررسي کنند.
اين ويژگي هاي اخلاقي را به مخاطبان کودک خود انتقال دهد؛ اما روش انتقال درون مايۀ هر داستان نسبت بـه ديگـري متفـاوت اسـت و نويسـنده روش هـاي مختلفي را درپيش گرفته است : نام داستان شيؤە ارائۀ درونمايه الحمار الذي وجد عملا داخل متن البطة البيضاء غيرمستقيم الأرض الذي توقفت عن الدوران داخل متن الخفاش الذي يري داخل عنوان الحمار الرمادي داخل متن الغيمتان در نتيجۀ داستان قطرة المطر در نتيجۀ داستان قفزة الضفدعة در نتيجۀ داستان شجرة البلوط در نتيجۀ داستان مدرسة الغابة در نتيجۀ داستان الأرنب الصغير داخل متن الحمار الطائر در نتيجۀ داستان أوراق الصفصاف داخل متن النقطة در نتيجۀ داستان قوس قزح داخل متن السماء و الغيمة در نتيجۀ داستان الديک الملون در نتيجۀ داستان البلبل والغراب در نتيجۀ داستان الفأر والقط الرمادي در نتيجۀ داستان الغيمة الباردة داخل متن باتوجه به جدول ، نويسنده جهت انتقـال درون مايـۀ داسـتان هاي خـود روش هـاي گوناگوني را به کار گرفته است ؛ مـثلا در داسـتان «النقطـة » کـه دربـارٔە حـروف الفبـاي عربي است متوجه مي شويم که تمام حروف الفبا رفتار بدي را نسبت به «نقطه » دارند و آن را بي ارزش تلقي ميکننـد.