خلاصة:
پیوند حقوق و عدالت بر کسی پوشیده نیست و آرایی که مردم با عدالت و انصاف منطبق ندانند با میل اجرا نمیکنند و برای فرار از اجرای آن به انواع حیلهها متوسل میشوند. پیوند حقوق و عدالت را در بسیاری از آرای قضایی میتوان دید و یکی از نمودهای عدالت در آرای قضایی، دعاوی مربوط به مطالبۀ خسارت قراردادی (وجه التزام) توسط متعهدله است. امروزه در قراردادهای مختلف، بهویژه قراردادهای تجاری، متعهدله برای تحت فشار قراردادن متعهد و اطمینان از انجام تعهد توسط وی، مبالغی را با موافقت متعهد بهعنوان وجه التزام از باب تنبیه یا ترمیم در قرارداد قید مینماید. در برخی از موارد، متعهد به دلایل مختلف از جمله نوسانات اقتصادی یا اهمال و کوتاهی، در انجام تعهدات قراردادی (بهطور جزئی یا کامل) ناکام مانده و در نتیجه با مبلغ هنگفتی بهعنوان خسارت قراردادی (وجه التزام) روبهرو میگردد که گاهی از ارزش قرارداد بیشتر میشود. در این نوع دعاوی نقش قضات و در واقع آرای قضایی بسیار پررنگ بوده و ملاحظه میگردد که برخی دادگاهها با توجه به نگرششان نسبت به ماهیت وجه التزام، به استناد «اصل تفسیر در پرتو کل قرارداد»، «اجرای عدالت و انصاف بهعنوان قاعده» و «نامشروع تلقی نمودن شرط»، از مقررۀ مادۀ 230 قانون مدنی عدول کرده و به پرداخت وجه التزام با تعدیل در مبلغ آن یا به حذف شرط مذکور حکم میدهند و آن را مطابق با عدالت میدانند. در مقالۀ حاضر چند نمونه از آرای قضایی در این ارتباط ذکر گردیده و استدلال آنها مورد تحلیل قرار میگیرد.
Law and justice are closely linked, and decisions that do not conform to justice and fairness are not willingly executed, leading to resorting to all kinds of deceit to escape from it. The link between law and justice can be observed in many judicial decisions, and one of the manifestations of justice in judicial decisions is the lawsuit for damages by the plaintiff. Nowadays, in various contracts, especially commercial ones, the pledgee tries to put pressure on the pledger and to ensure that he she fulfills the pledge, sums of money are assigned to the pledge agreement as a consideration. In some cases, the pledgee, for various reasons, such as economic fluctuations or negligence and shortcomings, refuses to perform the contractual obligations (in part or in full), resulting in encountering an enormous amount of contractual loss, which sometimes exceeds the contract value. In this type of litigation, the role of judges and, in fact, the judgments are very strong and some courts consider the "principle of interpretation in the light of the whole contract", "the administration of justice and fairness as a rule" and "the illegality of the condition", deviating from Article 230 of the Civil Code and order payment of the obligation by modifying its amount or removing the above-mentioned condition and holding it in accordance with justice. In the present paper, several instances of judicial opinions are mentioned in this regard and their arguments are analyzed.
ملخص الجهاز:
در این نوع دعاوی نقش قضات و در واقع آرای قضایی بسیار پررنگ بوده و ملاحظه میگردد که برخی دادگاهها با توجه به نگرششان نسبت به ماهیت وجه التزام، به استناد «اصل تفسیر در پرتو کل قرارداد»، «اجرای عدالت و انصاف بهعنوان قاعده» و «نامشروع تلقی نمودن شرط»، از مقررۀ مادۀ 230 قانون مدنی عدول کرده و به پرداخت وجه التزام با تعدیل در مبلغ آن یا به حذف شرط مذکور حکم میدهند و آن را مطابق با عدالت میدانند.
علاوه بر رأی مذکور، شعبۀ 17 دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران بهموجب دادنامۀ شمارۀ 9209970221700547 مورخ 18/04/1392، درخصوص محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت وجه التزام قراردادی موضوع مبایعهنامۀ مورخ ۲۱/۸/۸۹ و ضمانتاجرای تخلف از شرط قراردادی دایر بر تأمین امکانات برق و گاز و آب در مبیع به قرار روزانه پنجاه هزار تومان از تاریخ تعهد ۱۰/۸/۱۳۸۹ و خسارت دادرسی، بدین شرح استدلال کرد که «با دقت در محتویات پرونده و قطعنظر از آنکه شرط مزبور متعاقب تنظیم مبایعهنامه از سوی متصدی بنگاه در حاشیۀ مبایعهنامه الحاق گردیده است و با عنایت به اینکه تجدیدنظرخوانده بهعنوان خریدار ملک به تعهدات قراردادی خود بهطور کامل جامۀ عمل نپوشانده؛ بهطوری که بخشی از ثمن معامله را که بهموجب یک فقره چک به شمارۀ ۶۱۴۴۸۱/۸۶۱۸ ـ ۱۲ به سررسید ۲۰/۷/۸۹ تسلیم فروشنده نموده بود، در سررسید تأدیه ننموده است و برخلاف اصل انصاف و عدالت و اصل تفسیر در پرتو کل قرارداد میباشد که با تجویز و تفکیک تعهدات مندرج در قرارداد یک طرف قرارداد را مأخوذ به تعهدات قراردادی و تحمل آثار و تبعات عدم ایفای آن دانسته و طرف دیگر را مبری از مسئولیت مزبور دانست...