خلاصة:
با افزایش شهرنشینی و تغییر سبک زندگی انسان ها در دهه های اخیر، پایداری اجتماعات مورد چالش جدی قرار گرفته است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه پایدار از سوی سازمان ملل متحد مطرح شد. برای ارزیابی میزان کمی این توسعه و اندازه گیری ناپایداری، تلاشهای فراوانی صورت گرفت که منجر به ایجاد شاخص ها و روشهای جدیدی شده است. مفهوم جای پای اکولوژیک، یکی از ابزارهای محاسباتی جامع برای ارزیابی میزان توسعه پایدار است. توسعه یک منطقه، زمانی «ناپایدار» قلمداد می شود که، میزان جای پای اکولوژیک از ظرفیت زیستی منطقه بالاتر باشد. در این پژوهش با استفاده از روش جای پای اکولوژیک به بررسی پایداری سه استان حاشیه دریای خزر(گلستان،گیلان، مازندران) پرداخته ایم و همچنین پایداری سه استان را با یکدیگر مقایسه کرده ایم.نتایج محاسبات نشان می دهد که استان گلستان جای پای اکولوژیکی به بزرگی 786/1 و استان گیلان084/2 و استان مازندران 106/2 سرانه هکتاردارند.که استان مازندران در مقایسه با دو استان دیگر دارای جای پای بزرگتری است. با مقایسه جای پای اکولوژیک و ظرفیت زیستی هر استان نیز، پی می بریم که هر سه استان دارای ناپایداری هستند. اما از آنجا که جای پای اکولوژیک استان گیلان 76/5 برابر ظرفیت زیستی اش(361/0) می باشد، در مقایسه با دو استان دیگر ناپایدار تر و دارای کسری اکولوژیک بزرگتری می باشد.
A fundamental element of sustainable development is that humans live within nature’s biological capacity. Quantifying this, however, remains a significant challenge for which there are many emerging tools. The concept of the Ecological Footprint is one such accounting tool for comprehensive assessment of the status of sustainable development, based on integration of resource consumption and land capacity, reflecting the human impact on the environment. A region’s development is defined as unsustainable when the Ecological Footprint surpasses the biological capacity. The Ecological Footprint has emerged as the world’s premier measure of humanity’s demand on nature. This accounting system tracks, on the demand side (Footprint), how much land and water area a human population uses to provide all it takes from nature. This includes the areas for producing the resource it consumes, the space for accommodating its buildings and roads, and the ecosystems for absorbing its waste emissions such as carbon dioxide. These calculations account for each year’s prevailing technology, as productivity and technological efficiency change from year to year. One of the most innovative methods to calculate and evaluate the effects of human behavior on the environment and surrounding geography is the method of ecological footprint that popular in recent years has been many of the communities. The results of this study, show that among (the Southern provinces Caspian Sea) provinces of golestan, guilan and mazandaran, golestan have 1.786 (ha/per) of ecological footprint (minimal ecological footprint in this provinces) and residents of mazandaran have 2.106 (ha/per) of ecological footprint (highest ecological footprint in this provinces).
ملخص الجهاز:
کسري اکولوژيک به وجود آمده نشاندهنده جاي پاي بزرگتر از ظرفيت زيستي هانگزو است و براي کاهش جاي پا، بايد توسعهی سبز را تحقق بخشيد (Zurong and jing, 2010).
مفاهیم، دیدگاهها و مباني نظري در اين بخش به بررسي مفاهيم اصلي مورد نظر در این پژوهش يعني توسعهی پايدار و پايداري و همچنين روش جاي پاي اکولوژيک و ظرفيت زيستي میپردازیم.
جاي پاي اکولوژيک مبتني بر اين تفکر است که براي هر بخش از مصرف انرژي يا مواد و جذب پسماند، مقدار معيني از زمين در يک يا چند دسته اکوسيستم، مورد نياز است (Wackernagel and Rees, 1996:63).
ظرفيت زيستي يک کشور براي هر نوع مصرف زمين به صورت زير محاسبه ميشود (Ecological Footprint Atlas, 2010: 23).
جدول 1: جاي پاي اکولوژيک استان گلستان به تفکيک پهنههای زمين (هکتار سرانه) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (منبع: یافتههای تحقیق) {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} شکل 1: جاي پا و ظرفيت زيستي استان گلستان(هکتار سرانه) (منبع: یافتههای تحقيق) همچنين از ميان بخشهای مصرفي در استان گلستان، بخش کالا و خدمات با 35% و بخش مسکن با 34% از کل جاي پاي استان، بالاترين ميزان را دارد، که نشاندهنده فشار بالاي اين دو بخش مصرفي به اکولوژي منطقه است.
(رجوع شود به تصوير صفحه) شکل 11- مقايسه ظرفيت زيستي و جاي پاي اکولوژيک سه استان (هکتار سرانه) (منبع: یافتههای تحقيق) جمعبندی و نتیجهگیری در اين پژوهش به دنبال بررسي پايداري توسعه در سه استان حاشيهی درياي خزر (گلستان، گيلان و مازندران) بوديم.