خلاصة:
تلاش برای تلفیق «دین» و «دموکراسی» از مصداق های کشمکش سنت و مدرنیته است. این جدال بر سرمباحث دموکراسی و حکومت دینی با زایش نظریه « مشروطه مشروعه» در مقابل نظریه « مشروطه مطلقه» مشروطه خواهان آغاز شد، چنانکه متفکران همواره بر سر مسائلی مانند «اصالت رای مردم»، «تلازم میان حق و تکلیف» و « مشروعیت و مقبولیت» اختلاف نظرداشته اند. در این میان مصباح یزدی با نگاهی برآمده از نصوص دینی وسروش با نگاهی برآمده از «هرمنوتیک» آرای خود را در این خصوص سامان داده اند. مصباح یزدی ، دموکراسی را دستاورد شوم ماجرای «سقیفه» می داند و نظریه ولایت مطلقه فقیه را محور حکومت اسلامی معرفی می کند، درحالی که عبدالکریم سروش قائل به وجود «دموکراسی مسلمانان» است و در اصل «آزادی» و «مساوات» را شاهرگ تئوری دموکراسی خود میداند. از این رو پژوهش حاضر نسبت میان «دین و دموکراسی» با روش تحلیلی - توصیفی از دیدگاه سروش مصباح یزدی در حکومت اسلامی را بیان می کند.
The attempt to integrate religion and democracy is one example of struggle between tradition and modernity.this debate over the issue of democracy and religious rule began with the rise of legitimate constitutional theory against the constitutional absolutist demand.as thinkers have always argued over issues such as the authenticity of the people vote,confusion between right and obligation,legitimacy and acceptance.so Mesbah Yazdi ,with a religious perspective,and Soroush with a hermeneutic view were arranged their votes.Mesbah Yazdi regards as gruesome achievement of the story of saghifeh introduces theory of divine providence as the centerpiece of Islamic rule,while Abdule karim Soroush advocates the existence of Muslim democracy and in principle,freedom and equality are known as the essantial of his theory of democracy.this essay noticed the relationship between religion and democracy from Soroush and Mesbab Yazdi views. Key words;Islamic state freedom,legitimacy,democracy. the story of saghifeh introduces theory of divine providence as the centerpiece of Islamic rule,while Abdule karim Soroush advocates the existence of Muslim democracy and in principle,freedom and equality are known as the essantial of his theory of democracy.this essay noticed the relationship between religion and democracy from Soroush and Mesbab Yazdi views. Key words;Islamic state freedom,legitimacy,democracy.
ملخص الجهاز:
اين جدال بر سر مباحث دموکراسي و حکومت ديني با زايش نظريه «مشروطه مشروعه » در مقابل نظريه «مشروطه مطلقه » مشروطه خواهان آغاز شد، چنانکه متفکران همواره بر سر مسائلي مانند «اصالت راي مردم »، «تلازم ميان حق و تکليف » و «مشروعيت و مقبوليت » اختلاف نظر داشته اند.
مشروعيت نظام و رأي مردم آيت الله مصباح يزدي بر اين باور است که مردم مشروعيتي به حکومت فقيه نميدهند بلکه راي و رضايت آنان باعث به وجود آمدن آن ميشود.
بر همين اساس آيت الله مصباح يزدي از شيخ فضل الله نوري با عنوان «شهيد» ياد ميکند که در برابر مشروطه مطلقه ، مشروطه مشروعه » را مطرح کرد و مشروطه اي را ميپذيرفت که موافق شرع و احکام و قوانين اسلامي باشد، از نظر ايشان «معناي دموکراتيک اين است که غير از خواست مردم هيچ چيز ديگري در تعيين قانون دخالت ندارد.
آيت الله مصباح در مورد جايگاه مردم در حکومت ديني بر اين عقيده است که انسان حتي در وجود خودش بدون اجازه خدا حق تصرف ندارد؛ چه برسد به آنکه رأي مردم حجت شرعي به حساب آورده شود و اگر اسلام چيزي را نهي کند، حق نداريم با رأي و انتخاب خود آن را مجاز بشماريم .
البته آنچه از نظرات آيت الله مصباح يزدي برميآيد پذيرش رأي مردم در مقبوليت حاکم است ، در حالي که عبدالکريم سروش معتقد است حکومت وقتي مشروعيت ديني پيدا ميکند که قبل از آن مشروعيت سياسي به دست آورده باشد، آيت الله مصباح ، مشروعيت را امري الهي ميداند و معتقد است حاکميت غير خدا اگر به اذن الهي باشد مشروعيت دارد و بر همين اصل ، اسلام را از ساير مکاتب جدا ميکند.