خلاصة:
در دهه های اخیر شاهد اهتمام پژوهش گران روابط بی نالملل به موضوعات جدیدی هستیم که با وجود ماهیت غیرسیاسی اولیه، نقش قابل توجهی در شک لگیری سیاست های نوین در سطوح منطقه ای و بین المللی ایفا کرده اند. مسایل زیست محیطی و بحران آب از آن جمله اند. مشکلات مربوط به آب با وجود ابعاد جهانی آن، در کمتر جایی از کره زمین به انداز ه خاورمیانه صبغه سیاسی- امنیتی یافته و بر سیاست های ملی و منطقه ای کشورهای این حوزه تاثیر نهاده است. یافته های موجود گویای آن است که از این پس دو پدیده افزایش دما و کاهش بارش به صورت کوتاه و بلندمدت امنیت زیست محیطی کشورها را با چالش های بنیادی روبه رو خواهند کرد. در کنار عوامل یاد شده مسایلی مانند مدیریت ناکارآمد، سنتی و کمی محور و فرهنگ مصرف و سوداگری افسارگسیخته حاکم بر بخش هایی از جوامع به فروسایی بنیادهای زیستی کشورها انجامیده اند؛ که نشانه های آن در قالب پیدایش کانون های ریزگردساز داخلی، نابودی جنگل ها، خشکیدن تالابها و رودهای دایمی، آلودگی هوای شهرها، سوزاندن جنگل ها و مراتع، تغییر کاربری زمین های کشاورزی و فرسایش خاک، نمود یافته اند. مقاله حاضر تلاشی برای شناسایی ریشه ها، ابعاد و دورنمای بحران آب و خشکسالی و چگونگی مدیریت آن در خاورمیانه است. هرچند که داده های موجود نشان می دهند که کشورهای منطقه خاورمیانه همگی در برابر تهدیدهای زیس تمحیطی آسی بپذیر بوده و به دلیل درگیری و کشمک شهای فراوان به تنهایی از عهده این تهدید بر نمی آیند و به همین دلیل تاکنون نتوانسته اند به یک سازمان منطقه ای کارآمد دست یابند.
In recent decades, international scholars have been focusing on new issues that have played a significant role in shaping new policies at the regional and international levels, despite their initial non-political nature. Environmental issues and water scarcity are among such novel issues. Water problems, despite their global dimensions, have not become security-political questions anywhere on earth other than in the Middle East, affecting national and regional policies of the regional countries. The findings suggest that two phenomena of rising temperatures and shortage in short-term and long-term rainfall will pose fundamental challenges to the environmental security of countries. In addition to these factors, issues such as inefficient, traditional and small-scale management, and the culture of consumption and speculative domination of parts of societies have led to the decline of the country›s biological foundations, which are indicative of the destruction of forests, the drying of wetlands and permanent rivers, urban air pollution, burning of forests and pastures, changing land use and soil erosion. This paper is an attempt to identify the roots, dimensions and prospects of water crisis and drought and how to manage it in the Middle East. However, the available data suggest that the Middle Eastern countries are vulnerable to environmental threats and are unable to cope with the threat alone because of this, and have not yet been able to achieve an efficient regional organization.
ملخص الجهاز:
علت خشکي و خشکسالي در جهان هر چند عوامل طبيعي در ايجاد خشکسالي تعيين کننده اند و نقش انسان که خود باعث تغيير ميکروکليما مي شود، انکار ناپذير است ؛ علت هاي بروز خشکي در زير به گونه فشرده ارايه مي شود: ١( استقرار سلول هاي فشار زياد حاره اي اين سلول ها بين عرض جغرافيايي ٤٠ -٢٠ درجه شمالي و جنوبي ، به ويژه در بخش باختري اقيانوس ها در ارتفاعات پايين و بر فراز قاره ها که در سطح خاک بر اثر گرفتن گرما از زمين جريان صعودي مي يابند و پيوسته وجود دارند؛ اما حرکت اين توده هوا در ارتفاع بالاتر متوقف مي شود.
کمبود طبيعي منابع آب ، توزيع نامتوازن آنها، اشتراکي بودن بسياري از منابع موجود، افزايش بي رويه جمعيت ، نقصان شديد منابع و ذخاير آب ، فقدان يا پرهزينه بودن سيستم هاي جايگزيني اين منابع ، اقتصاد متکي بر کشاورزي کشورهاي منطقه ، اجراي برنامه هاي نامعقول و بلندپروازانه کشاورزي از سوي پاره اي از اين دولت ها که عمدتا ناشي از ملاحظات سياسي و نه اقتصادي است ؛ سوءمديريت ملي و جمعي در بهره برداري از منابع محدود موجود و پيشينه هاي خصومت آميز از جمله اين شرايط خاص هستند که موجب تطويل منازعات کشورهاي خاورميانه شده و از حصول توافق پايدار ميان آنها ممانعت به عمل آورده اند.