خلاصة:
نزد بوعلی سنخ تصورات ذهنی ما است که به تصدیق ماهیت جهان آنگونه که آن را می شناسیم، منجر می شود. ابن سینا در فلسفۀ خود با دو سنخ تصور روبهرو است: تصوری که منبع آن ادراک معقولات است و تصوری که منبع آن تمام سطوح ادراکی انسان غیر از قوۀ عاقله است. این دو سنخ تصور نیز به ساخت دوگونه جهان در ذهن مخاطبان بوعلی منجر میشود: جهانی معقول و جهانی مخیل. انسان بر اساس شناخت خود از عالم در آن به عمل می پردازد. عمل ناشی از شناخت معقول عالم، عقلانی است و جهانی اخلاقی را برای ما به وجود میآورد؛ اما عمل ناشی از شناخت غیرعقلانی عالم، جهانی غیراخلاقی را برای مخاطبان بوعلی به وجود می آورد. پس از بیان نحوۀ ایجاد این دو عالم اخلاقی و غیراخلاقی در برابر مخاطبان بوعلی، مشخص م یشود که شکل گیری جهان اخلاقی در نظر انسان بسته به میزان معرفت او از عالم است. حضور انواع تصورات در ذهن و نیز نحوۀ صورت بندی آنها بسته به میزان معرفت افراد متفاوت است و منجر به شکل گیری دو گونه جهان اخلاقی و غیر اخلاقی در افراد مختلف خواهد شد.
In Avicenna''s philosophy, it is the type of our conceptions that leads to the assent of the nature of the world as we know. In his philosophy, Avicenna encounters with two types of conceptions: those whose source is cognition of intelligibles, and those whose sources are all the levels of cognition other than the intellectual one. These two types of conception lead to the construction of two types of worlds: rational and imaginative world. Man acts in the world based on his cognition of it. The action based on rational cognition of the world is rational and forms a moral world for us, but the action based on irrational cognition of the world forms an immoral world for Avicenna''s audience. This article wants to explain how these two moral and immoral worlds are formed in front of Avicenna''s audience, and shows that their formation for man depends on his cognition of the world. Depending on the level of cognition, the presence of different types of conception and how they are formed is different and leads to the formation of two types of moral and immoral world in different people.
ملخص الجهاز:
٢. اقتباس از درسگفتارهاي دکتر محمد ايلخاني ، دورة دکتري فلسفۀ يونان و قرون وسطي دانشگاه شهيد بهشتي، سال تحصيلي ٩٧ـ٩٨ استفاده از صورت بندي برهاني تصورات ذهني، نشان ميدهد که جهان خارج چنانکه در واقع هست ، در ذهن انسان چگونه نقش ميبندد؛ بنابراين ، هرگونه صورت بندي تصورات به نحوي غير از تئوري طرح شده توسط بوعلي که صورت بندي تصورات ذهني در قالب قياس برهاني است به ساخت عالم به نحو يقيني در ذهن منجر نميشود؛ درنتيجه ، شناخت درستي نيز از عالم اتفاق نميافتد و عالم به نحوي غير از آنچه هست ، در برابر انسان نقش ميبندد.
اصل در شناخت درست عالم براي بوعلي معرفت صادق نسبت به مبادي تکويني آن است ؛ بنابراين ، تصورات منجر به شکل گيري جهان در ذهن بايد ناشي از معارف و علومي باشد که موضوع آنها تحقيق در نحوة تکوين عالم به امر خداوند است ، اما جهان نزد عموم مردم از تصورات و تصديقاتي نقش ميبندد که منبعث از ادراکات مخيل و موهوم از عالم است .
زبان اخلاق ابن سينا معلول در کنار هم قرار گرفتن تصورات و تصديقات به نحوي است که قضيۀ مرکب به وجود آمده از همنشيني آنها به صورتي صادق دلالت بر عالم واقع داشته باشد، اما عامۀ مردم احکام اخلاقي خود را از مشهورات رايج در اجتماع کسب ميکنند و به صدق و کذب گزاره هاي تشکيل دهندة آن کاري ندارند.