ملخص الجهاز:
و در نقلی دیگر آمده که فرمودند: «مَا أَدْرِي بِأَيِّهِمَا أَنَا أَشَدُّ سُرُوراً بِقُدُومِكَ يَا جَعْفَرُ أَمْ بِفَتْحِ اللَّهِ عَلَى يَدِ أَخِيكَ خَيْبَر؛ 2 نمیدانم به آمدنت ای جعفر و یا به فتح خیبر توسط برادرت (علی() بیشتر خوشحال باشم» سپس فرمودند: آیا میخواهی هدیهای به تو بدهم؟ مسلمانان که فکر میکردند قرار است پیامبر( به او غنیمتی از غنایم جنگ بدهد، مشاهده کردند که حضرت نمازی به جناب جعفر تعلیم دادند که بعدها به «نماز جعفر طیّار» معروف شد.
وقتی خبر شهادت او را برای حضرت آوردند، بسیار غمگین شدند و به خانۀ وی آمده، خطاب به اسماء فرمودند: أین بَنیِّ؟؛ فرزندانم کجا هستند؟» اسماء فرزندان خود را که: عبدالله، عون و محمد بودند، نزد رسول خدا( آورد «فَضَمَّهم و شَمَّهُم؛ پیامبر( آنان را در آغوش گرفت و بویید.
همدردی حضرت فاطمه( حضرت زهرا( نیز با شنیدن خبر شهادت جناب جعفر گریان شده، فرمودند: «وا عَمّاه!» رسول خدا( فرمودند: «عَلَی مثلِ جَعفر فَلتَبکِ البَواکی؛ برای کسی مثل جعفر، سزاوار است که گریهکنان، گریان باشند.
3 اگرچه اسماء در خانۀ او زندگی میکرد؛ ولی از دشمنی وی با امیرالمؤمنین علی( آگاه بود و چنانچه در ادامه ذکر خواهیم کرد، آسیهوار در خانۀ اولی، همواره عشق و محبت خود را نسبت به اهلبیت پیامبر( به دل داشت که به همین دلیل از دامان او فرزندی بسان محمد متولد گردید که امام صادق( دربارهاش میفرمایند: «کانت النجابةُ مِن قِبَلِ اُمِّهِ أسمَاء بِنتِ عُمَیس، لَا مِن قِبَل أبِیه؛ 4 این نجابت و عشق و محبت به اهلبیت( از طرف مادرش اسماء بود، نه از طرف پدرش.