خلاصة:
بررسی ساختارهای روایی پایه که در میان فرمالیستها و ساختارگرایان، در قرن بیستم به طور منسجم دنبال شد، در پژوهشهای ادبی، از اهمیتی ویژه برخوردار است. در میان فرمالیستها، میتوان نظریۀ ولادیمیر پراپ را که در کتابی با عنوان ریختشناسی قصه منعکس شد، اولین تلاش بهمنظور نظریهپردازی روایت دانست که بعدها توجه روایتشناسان ساختارگرای فرانسوی را به خود جلب کرد. به کمک روش پراپ، آشکار شد که ساختار نهایی روایت را میتوان کشف کرد. این روش که به نقشویژۀ شخصیتها در طرح روایی اهمیت میدهد، در آثار گرماس و برمون دگرگون شد. گرماس با مطالعۀ ساختارهای معنا و ادامۀ پژوهشهای پراپ، توانست فرضیۀ مدل کنشی را ارائه دهد. برمون نیز که اساس کارش بر آثار پراپ استوار بود، نظریات خود را بر مبنای تکمیل و بازبینی تئوری پراپ پایهگذاری کرد. در جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، بین آرای گرماس و برمون در باب روایت، با نظریات پراپ در اینباره مقایسه انجام شده، نشان داده میشود که چگونه گرماس و برمون، آرای پراپ را دستمایۀ نظریههای جامعتر خود قرار دادهاند.
The investigation of basic narrative structures which were followed regularly between formalists and structuralists in twentieth century, has a salient role in literary researches. Among formalists, Vladimir Propp’s theory, manifested in the book “Morphology of Folktale”, can be mentioned as the first attempt in theorizing narration that later attracted French narrative structuralists' attention. By utilization of Propp method, it was revealed that final narrative structure could be determined. This method in which the functions of narrative design were taken into consideration, was changed in Greimas’s and Bremond’s works. By studying structural semantics and continuing Propp’s researches, Greimas could present actantial model. Also Bremond whose works were based on Propp’s view, completed and revised his opinion according to Propp’s theory. In the present study, by using descriptive-analytical method, Greimas’s and Bremond’s narrative viewpoints will be compared with Propp’s opinion. Then it will be represented how Greimas and Bremond, applied Propp’s perspective as a source for reflecting their comprehensive theories.
ملخص الجهاز:
بررسي تطبيقي آراي پراپ با گرماس و برمون در باب روايت از منظر ساخت گرايي رضا قنبري عبدالملکي / آيلين فيروزيان پوراصفهاني چکيده بررسي ساختارهاي روايي پايه که در ميان فرماليست ها و ساختارگرايان ، در قرن بيستم به طور منسجم دنبال شد، در پژوهش هاي ادبي، از اهميتي ويژه برخوردار است .
در جستار حاضر، با روش توصيفي- تحليلي، بين آراي گرماس و برمون در باب روايت ، با نظريات پراپ در اين باره مقايسه انجام شده ، نشان داده ميشود که چگونه گرماس و برمون ، آراي پراپ را دست مايۀ نظريه هاي جامع تر خود قرار داده اند.
Bremond جستار حاضر بر آن است که آراي گرماس و برمون در عرصۀ روايت شناسي را با نظريات پراپ، به عنوان صاحب نظر پيشگام در اين زمينه ، مورد مطالعۀ تطبيقي قرار دهد.
٢. پيشينۀ پژوهش در حوزٔە روايت شناسي از منظر نظريه هاي پراپ، گرماس و برمون ، پژوهش هايي برجسته ارائه شده است که به برخي از آن ها اشاره ميشود.
تري ايگلتون ١ در کتاب پيش درآمدي بر نظريۀ ادبي، در بخش ساختارگرايي و نشانه شناسي (صفحۀ ١٤٤ به بعد) با نگاهي جامع و منتقدانه سعي کرده است نظريه هاي مهم چند دهۀ اخير در باب روايت شناسي ساختارگرا (پس از پراپ) را مرور و موشکافي کند.
علاوه بر اين منابع ، بايد به ريخت شناسي قصه اثر پراپ، معنيشناسي ساختارگرا اثر گرماس و منطق داستان اثر برمون هم اشاره کرد که در آن ها به تبيين نظريه و ديدگاه هاي خود پرداخته اند.