خلاصة:
زمینه و هدف: آدیپوکاینها در بیماریهای وابسته به چاقی نقش دارند و ممکن است نشانهای از افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 10 هفته تمرین سرعتی و استقامتی و یک دوره بیتمرینی بر سطوح سرمی نسفاتین-1، نیمرخ لیپیدی، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنمردان سالم غیرفعال بود. روش تحقیق: در این مطالعه 39 نفر از دانشجویان پسر غیرفعال به صورت تصادفی ساده در سه گروه 13 نفره (تمرین سرعتی، تمرین استقامتی و کنترل) قرار گرفتند. گروههای تمرین (تمرین استقامتی با شدت 60 تا 85 و تمرین سرعتی با شدت 80 تا 100 حداکثر اکسیژن مصرفی) یک برنامه تمرینی 10 هفتهای با تکرار 3 جلسه در هفته را اجرا کردند و پس از آن 4 هفته بیتمرینی را تجربه کردند. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل مختلف و با شرایط مشابه انجام شد و مقادیر سرمی متغیرهای وابسته توسط کیتهای تحقیقاتی اندازهگیری گردید. نتایج با استفاده از آزمونهای شاپیرو-ویلک، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار در سطح معنی داری 05/0>p استخراج گردید. یافتهها: نتایج نشان داد، پس از 8 هفته تمرین در مقایسه بین گروهی تفاوت معنی داری در متغیرهای تحقیق بین گروههای مطالعه مشاهد نشد (05/0p). همچنین در گروه تمرین سرعتی مقادیر کلسترول (TC)، تری گلیسیرید (TG) کاهش معنی دار و HDL-C افزایش معنی داری داشت (05/0>p). پس از 4 هفته دوره کوتاه مدت بیتمرینی، تغییر معنی داری در متغیرهای تحقیق مشاهده نگردید (05/0<p). نتیجهگیری: میتوان بیان کرد در این مطالعه در مقایسه بین دو شیوه تمرین استقامتی و سرعتی، با توجه به تغییرات بیشتر و بهبود برخی عوامل خطرزای نیمرخ لیپیدی پس از تمرین سرعتی در مقایسه با گروه تمرین استقامتی، این شیوه تمرینی مفیدتر و موثرتر بوده است. مشخص شد با توقف تمرین و دوره کوتاه مدت بیتمرینی با افزایش برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی، سازگاریهای مطلوب تمرین از بین رفته و افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی- عروقی قرار میگیرند.
Background and aim: Adipokines are involved in obesity-related illnesses and may be an indicatior of increase the risk of cardiovascular disease. The aim of this study was to evaluate the effect of 10 weeks speedy and endurance exercises training and a period of detraining on the serum levels of nesfatin-1, lipid profile, body fat percentage, and BMI in non-athlete healthy young men. Materials and Methods: 39 non-athletic male students were randomly divided into three groups of (n=13) men (speedy, endurance, and control). Experimental groups included; endurance group at 60 to 85 VO2 max and speedy group of 80 to 100 VO2 max which trained during ten-weeks training program and three sessions per week respectively. Consequently, subjects have continued four weeks of detraining. Blood samples were taken at 12-hour fasting state under similar conditions in different stage. Serum levels of dependent variables were measured by commercial kits. Data were analyzed using SPSS statistical software; including; Shapiro-Wilk test, repeated measurement ANOVA, LSD and one way ANOVA test and post Hoc test. pResults: There was no significant difference according to variable between the groups in the study (p