ملخص الجهاز:
"رثائیه آقای ناصح که بیش از پنجاه بیت و شامل ماده تاریخی هم هست و در ارمغان بچاپ رسیده چند بیت اول آن اینست: کتاب دهر را ز آغاز تا انجام اگر خوانی نه بینی اندر آن جز فصل غم باب پریشانی قرار اینجا چه خواهی کادمی گوئیست سرگردان بدینسوی و بدانسو در خم این چرخ چوگانی جهانا نیک بدرنگی بچشم مردم دانا که عمری زار گریانی کرا یک لحظه خندانی چو خندد یک دهن غنچه بتاراجش دهی خزمن بر آتش چون گلابش اشگ غم از دیده بفشانی اگر یک لحظه چشم کس بروی دوست بگشائی بر او حالی چنین نعمت مسلم دید نتوانی بمرگ خواجه بنهادی غمی بر خاطر یاران که این غم هست باقی گرچه باشد عمر مافانی فراق اوستاد الحق غمی بس جانگزای آمد که بر من بس گرانی کرد و با یاران گرانجانی وحید نکته سنج آن بوده تنها یادگار ما ز شیرین کار شیرازی و سحرانگیز شروانی الخ و ماده تاریخ وفات وحید در این قصیده این مصراع است که از آن سال 1361 بدست میآید: «وحید جاگزیده در پناه فیض سبحانی» آقای روحانی شیرازی رئیس انجمن ادبی فارسی و آقای عباس فرات شاعر معاصر هردو بتعمیه«ارمغان وحید»را یافتهاند که بآن الفی افزوده شود تا 1321 بدست آید.
وحید در این مجله تنها بشرح و درج حالات و آثار بزرگان فارسی زبان اکتفا نمیکرد بلکه بحالات و آثار اشعار شعرای عرب و اروپائی و حتی ارمنی هم میپرداخت و گاهی اشعار آنها را بنظم فارسی هم درآمده است چنانکه در شماره دهم سال هفدهم شرح حالی از پوشکین بزرگترین شاعر روس منعقد ساخته و چند قطعه از گفتههای ویرا بنظم فارسی درآورده است که عبارتند از قطعه گل-قطعه یار لیلیوش- و قطعه سلام بنسل جوان و قطعه آلق غیبدان."