خلاصة:
انسان همواره در جستوجوی کمال و سعادت است؛ طبق آیین اسلام، نماز و عبادت، مجموعه اعمال مخصوصی هستند که اگر انسان این عبادت را درست و با شرایط لازم انجام دهد، میتواند به سعادت دنیا و آخرت برسد. صایب بهعنوان شاعر عارف و مصلح اجتماعی در دوره صفویه، تعلیمات عارفانه و آموزندهای در باب نماز دارد. هدف از این تحقیق، بررسی نکتهپردازی عرفانی، اخلاقی و اجتماعی صایب در باب نماز است. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانهای است، بهویژه نگاههای عرفانی و انتقادی صایب برجسته شده است؛ صایب با تکیه بر آیات و روایات اسلامی، نمازی را که عارفانه و محض رضای خدا نباشد، نمیپذیرد و به شیوه مصلحان، مخاطبان شعر خود را از آفتها و آسیبهای نماز، نظیر نفس، غرور و دنیاطلبی برحذر میدارد. وی در ضمن اشعار تعلیمی و عرفانی خود تلاش میکند بیماری سخت روحی اهل ظاهر و زاهدان ریایی را مداوا کند.
Man is always in search of perfection and happiness. According to Islam, prayer and worship are a set of special acts that if one performs this worship correctly and properly, he can attain the bliss of the world and the hereafter. Ṣāʾib Tabrīzī, as a mystic poet and social reformer in the Safavid era, has mystical and instructive teachings on prayer. Using a descriptive-analytical and desk-reasrch, this research study examines Ṣāʾib’s mystical, moral, and social views on prayer. From Ṣāʾib’s critical point of view, non-mystical prayer that does not bring man closer to God is not true prayer. Referring to the obstacles of true prayer, such as pride and materialism, he warns believers of hypocrisy and pretense.
ملخص الجهاز:
صائب در ابیات زیر، با نگاهی عرفانی و توجه به لزوم پاکیزگی باطنی و ترک آرزوهای نفسانی، دست و دل شستن از تعلقات دنیا را در حکم بهترین وضو برای نماز راستین و حقیقی میداند؛ و تأکید میکند که بدون این نوع طهارت، هیچ نمازی پذیرفته نیست: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (صائب تبريزي، 1383، ج5، ص 2299).
ضمناً بیت اشاره دارد به سجدۀ فرشتگان در برابر حضرت آدم ـ سجدة شکر سجدۀ شکر، در حکم تقرب به خدا و دوری از شیطان است؛ صائب در بیتهای زیر، ضمن توجه عارفانه و خالصانه به معشوق ازل، سجدۀ شکر خود را به صورت برترین هیئت خضوع و تعبد در برابر او به تصویر ميکشد و ارمغان آشنایی خود را با کعبۀ دل، سجدۀ شکر به عنوان اوج طاعت و عبادت معرفی ميكند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (همان، ج1، ص96).
صائب در بیت زیر، ضمن ارزش دادن به روح نماز که عبارت از همراهی آن با آه و نالۀ عارفانه است، از اینکه نمازش قضا شده و دوباره باید به راز و نیاز با معبود خود بپردازد، از خدا سپاسگزار است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (صائب تبريزي، 1383، ج2، ص 972).
صائب در ابیات زیر، شرط قبولی نماز را به حضور قلب منوط میکند؛ بهگونهايكه نماز خواندن آدمی را بدون این عنصر مهم، در حکم کشتی و کشتیبانی تلقی میکند که بدون لنگر به دریا روی ميآورد؛ و نیز بیحضوری دل را همچون قلم بیمغزی میداند که موجب روسیاهی نمازگزار میشود: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (همان، ج4، ص1791).