خلاصة:
جنگ آمریکا علیه عراق در همه ابعاد به منزلة نقطه عطفی در تاریخ منطقه محسوب
میشود و نیازمند مطالعه و بررسی همه جانبه است. در این راستا مرکز تحقیقات جهانی
در امور بینالمئل با همکاری دولت آمریکا کنفرانسی را برای بحث در این زمینه برگزار
نمود. آنچه در پی میآید بخشی از مجموعه میزگزدهای بینالمللی متخصصان این مرکز
است که امکان مطالعه و درک بهتر مسئله را بسرای خققّان فراصم میآورد. امید آنکه
برگزاری این نشست ها بحث و تبادل نظر بیشتر در این زمینه را موجب شود.
ملخص الجهاز:
"در این زمینه چند نکته قابل ذکر است: اول:اتکاء رژیم صدام به یک شهر-راهبرد بغداد محور-خبط فاحشی بود و من مطمئن نیستم که عراقیها هم چارهای غیر از این داشتند!عراقیها با اتخاذ راهبرد بغداد محور از همان آغاز جنگ در حدود 95 درصد یا قسمت اعظم کشور را به نیروهای ائتلاف واگذار کردند هرچند که نیروهای نامنظم عراق مشکلاتی را برای نیروهای ائتلاف در امتداد حرکت به سوی بغداد بهوجود آوردند.
اطلاعات موجود نشان میدهد که رژیم صدام تا آخرین لحظههای جنگ تا حدودی بر نیروهای خود کنترل داشت اما واقعیت این است که مقامات دولتی در آن وضعیت دیگر مأیوس شده بودند و صدور دستور ترک مواضع به گارد ریاست جمهوری مؤید این مطلب است.
اما چنین اتفاقی روی نداد!من فکر میکنم که این جنگ طرف پیروز نداشته اما نکته جالب این است که از خود بپرسیم چرا پیشبینیهای وحشتناک محقق نشد؟ حضور نظامی و شوک پیروزی سریع آمریکا در عراق عامل اصلی عدم وقوع اقدامات تروریستی در عراق است.
اما درباره سیاست خارجی آمریکا آیا همانند جنگ اول خلیج فارس بهترین کار آمریکا این خواهد بود که از اعتبار حاص شده از این جنگ برای تسریع در فرایند صلح اعراب و اسراییل استفاده کند؟ میخائیل ایزنشتات:در زمینه برنامههای هستهای ایران و سیاست آمریکا در این خصوص باید یادآوری کنم درحالیکه برنامه هستهای ایران احتمالا تا دو سه سال آینده تحقق مییابد اما اقدامات برای جلوگیری از آن-اگر ممکن باشد-چند ماه بیشتر طول نخواهد کشید."