خلاصة:
شکل گیری حکومت صفویه در ایران، بر شرایط منطقه تاثیر داشت. افزون بر ساختار سیاسی حاکم بر ایران، نگرش مذهبی آنها نیز شرایط متفاوتی را در مناسبات منطقه ای ایجاد کرد. در این میان تلاقی قلمرو جغرافیایی صفویان در مرزهای غربی با عثمانی ها، در کنار ناهمگونی اندیشه های مذهبی بین آنها، شرایطی ایجاد شد که منازعات و مناسبات آغازین آنها و تداوم آنها متاثر از این اندیشه های مذهبی باشد. در واقع در ابتدای حکومت صفویان رفتارهای خصمانه متاثر از اندیشه های مذهبی(تشیع و تسنن) بر مناسبات آنها سایه افکنده بود، افزون بر این توسعه ی مرزهای جغرافیایی نیز عاملی مهم در روند درگیری ها بود، اگر چه در مواقعی برای فرار از درگیری های نظامی، روابطی دوستانه نیز حاکم بود. این نوشتار در پی بررسی ابعاد تاثیر نگرش مذهبی بر روابط صفویه و عثمانی در عصر اول صفوی(907ه .ق 1037ه ) با اتکا بر روش توصیفی و تحلیلی است. مبتنی بر این رویکرد، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نگرش مذهبی در عرصه روابط دو طرف چه جایگاهی داشت؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد تمایلات توسعه طلبانه جغرافیایی اولویت اصلی میان طرفین بوده است گرچه مذهب بهانه ای برای توجیه این کشورگشایی ها و گسترش قلمرو عنوان می شد، اما در واقع پوششی بر این گونه اعمال و رفتارهای حاکمان بوده است به طوری که در دوره تثبیت حکومت صفوی شاهد نوعی تسامح و تساهل در رفتار طرفین هستیم.
The formation of the Safavid government in Iran had an impact on the situation of the
region. In addition to the political structure of Iran, their religious attitudes also created
different conditions in regional relations. Meanwhile, the intersection of the geographical
territory of the Safavids on the western borders with the Ottomans, along with the
heterogeneity of religious ideas between them, created conditions in which their initial
conflicts, relations, and also their continuity were influenced by these religious ideas.
In fact, at the beginning of the Safavid era, hostile behaviors affected by religious ideas
(Shiites and Sunnis) overshadowed their relations, furthermore, the development of
geographical boundaries was also an important factor in the conflict process, although
at times to escape from military conflicts, friendly relations also prevailed. This study
aims to investigate the influence of religious attitude on the Safavid - Ottoman relations
in the first Safavid era (1037-907) using a descriptive and analytical approach. Based on
this approach, the main question of the present study is what is the position of religious
attitude in the field of bilateral relations? The results show that geographical expansionist
tendencies have been a top priority among the two empires, although religion was an
excuse to justify the expansion of the territory, but in fact it has been a cover for such
actions and behaviors of the rulers, in a way that in the era of the consolidation of the
Safavid empire, there were some kinds of tolerance in the behavior of the two empires.
ملخص الجهاز:
گرچه میتوان گفت امیران فراری در بروز اختلاف میان دو حکومت تأثیرگذار بودند؛ اما به نظر میرسد آن چه باعث تیرگی روابط عثمانی و صفویه گردید نوع نگاه رهبران دو حکومت به مذهب بود چرا که عثمانیها، مذهب شیعه را نقطهی مقابل تسنن میدانستند و از همین زمان به صورت آشکار و پنهان برای ترویج آیین خود و جلوگیری از رشد و گسترش تشیع دست به کار شدند و از سوی دیگر شاه اسماعیل صفوی، خود را مأموری از جانب خدا و ائمه(ع) میدانست که باید در راستای تحقق مذهب شیعه دوازده امامی، که آن را به حق میدانست و مورد غفلت واقع شده بود، تلاش نماید و این مهم با از بین بردن مذهب تسنن و وادار کردن سنی مذهبان به تغییر مذهب خویش و در صورت مقاومت حتی با کشتن آنها عملی می شد.
در هر صورت باید گفت هر چند که بایزید دوم در مقابل سیاستهای خشن مذهبی شاه اسماعیل، سیاست مدارا را در پیش میگرفت اما در اواخر عمر در زیر فشار علمای سنی مذهب و سران لشکری و کشوری عثمانی درصدد جمعآوری نیروی برای حمله به ایران بود اما این اقدام علیه شاه اسماعیل که با مخالفت سلیم به جهت ممانعت از حضور پدرش به عنوان سردار در جنگ بود هیچ وقت جامه عمل به خود نپوشید (اوزون چارشیلی، 1379: 2/262).