خلاصة:
از گذشته تا به امروز، همواره نقش دولت ها و حکومت ها در پیشرفت و تعالی جوامع یا عقب افتادگی آن ها مورد بحث و مناقشه بوده است به ویژه در چند دهه اخیر، این مهم بیش از پیش نمایان شده است و مباحثی؛ مانند دولت کوچک، دولت کارآفرین، دولت الکترونیک و دولت کارآمد به عنوان یک پارادایم غالب مطرح گشته است. مفهوم «حکمرانی مطلوب» به گونه ای فزاینده در ادبیات توسعه مورد استفاده قرار گرفته است. نظریه حکمرانی مطلوب که با ویژگی های مختلفی از جمله پاسخ گویی تعریف می شود، الگویی برای توسعه پایدار انسانی محسوب می گردد. لذا در این مقاله در پی اثبات این موضوع هستیم که آیا پاسخ گویی که به عنوان یکی از مولفـه های حکمرانـی مطلوب از منظر نظام بین الملل مطرح می باشد، در متون دینی و گزارش های تاریخی، معطـوف به شیوه کشورداری به شکلی صریح، قابل ردیابی است؟ از این رهگذر با بررسی مولفه مذکور در حکومت علوی، در خواهیم یافت که امام علی علیه السّلام نه تنها در مقام نظر معتقد به حکمرانی مطلوب بوده اند، بلکه در عمل نیز همواره خود را متعهد به آن می دانستند.
The role of the states and governments in developing and promoting societies or in keeping them in backward state have so far been the subject of discussions, and in the last decades, this issue has gained tremendous importance in certain discussions raised as to ‘small government’, ‘entrepreneurial state’, ‘electronic state’, and ‘efficient state’ as a governing paradigm. The concept of ‘desired rule’ has been used increasingly in the literature on ‘development’. The idea of desired rule characterized and defined as having the property of accountability is taken to be a paradigm for the constant human development. Therefore, this article seeks to establish the fact that whether the issue of ‘accountability’ which, as one of the constituents of a desired rule, is raised at the international level, can be traced in religious texts and reports as explicitly directed to the ways a country is run. By studying the constituents mentioned above in an Alawid government, one can find out that Imam Ali, the Commander of the Faithful, peace be upon him, not only believed in the desired rule in theory but also he thought himself to be always committed to it in practice.
ملخص الجهاز:
لذا در اين مقاله در پي اثبات اين موضوع هستيم كه آيا پاسخگويي كه به عنوان یکی از مؤلفـههای حكمرانـي مطلوب از منظر نظام بين الملل مطرح ميباشد، در متون دینی و گزارشهاي تاريخي، معطـوف به شيوه كشورداري به شكلي صريح، قابل رديابي است؟ از اين رهگذر با بررسي مؤلفه مذكور در حكومت علوي، در خواهيم يافت كه امام علی7 نه تنها در مقام نظر معتقد به حكمراني مطلوب بودهاند، بلكه در عمل نيز همواره خود را متعهد به آن ميدانستند.
يكي از آخرين طرحها و انديشهها «نظريه حكمراني مطلوب» است كه بانك جهاني بيش و پيش از ديگران بر اجراي آن تأكيد دارد، اما آيا تحقق اين نظريه (بر مبناي ليبراليسم) در منابع دینی با وجود پذيرش مبناي هستيشناسانه متفاوت (ديني) امكانپذير خواهد بود؟ با توجه به آن كه در متون ديني ما مشتمل بر تاريخ و روايات از جمله «نهج البلاغه» تجربه يك حكومت اسلامي به معناي واقعي كلمه تحت رهبري امام علي7 گزارش شده است، مطالعه مؤلفههاي حكمراني مطلوب در حكومت آن حضرت، ميتواند به اين پرسش پاسخ دهد.
سؤال اصلي آيا ميتوان مؤلفههاي حكمراني مطلوب؛ نظير پاسخگويي را با عنايت به شاخصهاي مندرج در اسناد بين المللي در حكومت حضرت علي7 انطباق داد؟ حکمرانی مطلوب برای حکمرانی خوب نیز تعاریف گوناگونی ارائه شده است که بر خلاف واژه حکمرانی، روح حاکم بر همه آنها تفاوت چندانی با هم ندارد.