خلاصة:
مقاله حاضر به بررسی آیین زروانی در متن حماسی «کوش نامه» اثر ایرانشان (ایرانشاه) بن ابوالخیر میپردازد. زروان، خدای زمان، از آیینهای رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشههای آن در متون فارسی به خصوص متنهای حماسی، بازتاب گستردهای یافته است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوایی، ابتدا زروانیسم و فلسفه آن به صورت مختصر، معرفی شده؛ سپس با بررسی متن «کوش نامه» چهره و اندیشههای این آیین از خلال بیتهای آن نمایان شده است. با بررسی محتوای «کوش نامه» این نتیجه حاصل میگردد که چهره زروان در دو قالب زمان و سپهر به صورت گستردهای در این متن بازتاب داشته است. زمان در قالب زمان کرانمند و بیکران شامل شب و روز، سرنوشت و تقدیر و چهره سیاه و گریز ناپذیر مرگ رخ مینماید. سپهر نیز چهره خود را به صورت ستارگان و تأثیر آنان در سرنوشت و بخت آدمی، طالع بینی، ستاره شناسی و تقدیر جبرگرایانه، نمودار ساخته است.
This paper studies Zarvani religion in the epic textbook Kooshnameh written by Iranshah (Iranshan) bin Abal-kheir. Zarvan, the god of time, is of popular ancient Persian religions and its concepts and philosophy have been reflected vastly in the Persian literatures, in particular epic texts. In this textby means of context analysis method, first we will briefly introduce Zarvanismand then we will investigatethe Zarvan corresponding concept based on several related verses from the Kooshnameh. We will show that Zarvan is represented widely in the Kooshnameh in two aspects of 'Time' and 'Sky'. 'Time' is appeared as restricted time and unlimited time such as day and night; destiny and fate; and dark face of inevitable death. 'Sky' is also denoted as stars of destiny, astrology, and deterministic fate.
ملخص الجهاز:
غني ترين اين منابع ، شاه نامه حکيم فردوسي توسي است و متن هايي که به تقليد از شاه نامه شکل گرفته و کم و بيش باورها و انديشه هاي ايران باستان را در خود منعکس کرده اند.
از اصول مهم آيين زرواني ، بحث هايي چون زمان ، نبرد خير و شر، قضا و قدر، بخت ، اقبال و سرنوشت و مرگ موضوعاتي است که اغلب مورد توجه پژوهش گران بوده است و در اين زمينه به خصوص درباره ي بحث جدال خير و شر و سرنوشت و تقدير، تا کنون پايان نامه ها و مقاله هاي متعددي به انجام رسيده است .
جوکار و فاضلي (١٣٩٣) در مقاله اي تطبيقي با عنوان «بررسي شباهت هاي برخي از انديشه هاي سعدي و باورهاي زرواني با تاکيد بر مينوي خرد» به موضو عاتي چون اهميت و نقش مؤثر آسمان و ستارگان ، قدرت دهر و روزگار و به ويژه اهميت تقدير و بخت در زندگي انسان از ديدگاه سعدي و تطبيق آن با يکي از منابع اصلي انديشه هاي زرواني – مينوي خرد- پرداخته اند.
» (همان : ٤٠) اگرچه نمي توان از تأثير انديشه هاي بابلي و يوناني در فرهنگ ايراني و اعتقاد به تأثير صور فلکي ، ثوابت و سيارات در سرنوشت آدميان چشم پوشيد اما ارتباط و نسبت ميان سپهر و زروان و اعتقاد به اين که سپهر واسطه ي مشيت زروان در کائنات است ؛ در متون کهن نيز سخن به ميان آمده است .