خلاصة:
کتاب L’Histoire des Relations entre l’Iran et la France du Moyen Âge à nos Jours (تاریخ روابط ایران و فرانسه از قرون وسطی تا امروز) اثری است که به فرازونشیب تاریخ روابط ایران و فرانسه از نقطة آغازین آن در ارتباط دربار فرانسه با شاهان مغول در ایران در قرون وسطی تا سال ۱۳۹۷، زمان چاپ آن در فرانسه در انتشارات لارماتان، میپردازد. این کتاب نخستین اثر به زبان فرانسوی است که محققی ایرانی درمورد روابط ایران و فرانسه نوشته است. اما نگرش ایرانی به این روابط در برخی موارد به خوانش این کتاب ضربه زده است و این روابط را از زاویهای ایرانی، ازنظر ارجاعات تاریخی، به زبان فرانسوی نقل میکند؛ امری که میتواند مخاطب بینالمللی را با سردرگمی و عدم فهم صحیح زمانی مواجه کند. نویسنده به جنبههای سیاسی و فرهنگی روابط دو کشور بیش از موارد دیگر اهمیت داده است و جنبۀ اقتصادی دهههای اخیر را تقریباً نادیده گرفته است. برخی ملاحظات نگارشی ازقبیل موارد املایی، گرامری، و نقطهگذاری بههمراه وحدت شیوۀ نگارش کلمات خاص نیازمند به بازبینی در این اثر هستند که درصورت اصلاح میتوانند کتاب را به مرجعی مناسب تبدیل کنند.
L’Histoire des relations entre l’Iran et la France Du Moyen Age a nos jours (The history of Iranian-French relations from the Middle Ages to the present) is a book that describes the ups and downs of the history of Iran-France relations from its starting point in connection with the French court with the Mongol kings in Iran in the Middle Ages, until 2018, when it was published in France by L’Harmattan Publications. This book is the first work written in French by an Iranian researcher on Iran-France relations. On the other hand, in some cases, the Iranian approach towards these relations has damaged the reading of this book, and it quotes these relations in French from the Iranian point of view which includes the historical references. This can confuse the international audience with confusion and misunderstanding of time of events. The author pays more attention to the political and cultural aspects of the relations between the two countries than anything else, and has almost ignored the economic aspects of recent decades. Some writing considerations, such as spelling, grammar, and punctuation, as well as the unity of the way certain nouns are written, need to be reviewed in this work, which, if corrected, can make the book a valuable reference.
ملخص الجهاز:
در بخـش اول ، کـه روابط سیاسی و نظامی میان سال های ١٩٢١ و ١٩٧٩ بررسی شده اند، درابتدا مـیخـوانیم کـه رضاخان با تلاش برای ایجاد ارتشی ملـی در سـال ١٩٢٣ تعـداد ٤٨ افسـر ایرانـی را بـرای آموزش به فرانسه اعزام کرد و درادامه قـراردادهـای خریـد تأسیسـات تولیـد بـاروت و نیـز هواپیما و اعزام مهندسان فرانسوی به ایران میان دو کشـور بـه امضـا رسـید.
بررسـی اقامت امام خمینی در ماه های آخر منتهی به انقلاب اسلامی در فرانسـه و سـعی ایـن کشـور بـرای همـاهنگی بـا محمدرضـاشـاه درخصـوص اعطـای اجـازٔە مانـدن بـه وی، مخالفـت محمدرضاشاه با اخراج امام خمینی به الجزایر، هم راهـی قسـمت بزرگـی از افکـار عمـومی فرانسه با انقلابیون ایران ، و تأثیر انتشار افکار و سخنان آن هـا در جرایـد فرانسـوی و پـس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز تیره شدن روابط دو کشور درپی مجازات اعدام بـرای مسـئولان رژیم پهلوی، به خصوص هویـدا، و ابـراز نگرانـی فرانسـه از ایـن حـوادث ازجملـه نکـات اشاره شده در آغاز این بخش اند.
٣. نقد محتوایی و ظاهری علیرغم نکـات مثبـت فـراوان ایـن کتـاب ، کـه در منـابع مختلـف فرانسـوی و ایرانـی بـه جست وجوی تاریخچۀ روابط ایران و فرانسه میپـردازد و مراحـل مختلـف ایـن روابـط در حوزه های مختلف را معرفی میکند این اثر نقایصی نیز دارد.
بـرای مثال ، در فصل ششم ، پیش ازآن که به تغییر عنوان بین المللی کشور از پـارس (Perse) به ایران توسط رضاشاه اشاره شـود، صـفت روابـط دو کشـور از فرانسـه و پـارس (franco-persanes) به فرانسه و ایران (franco-iranienne) تبدیل مـیشـود و در فصـل هفتم ، که درخصوص روابط فرانسه و جمهوری اسلامی ایران است ، دوباره از روابـط فرانسه و پارس سخن به میان میآید.