خلاصة:
در دوره ی معاصر، یکی از چهرههایی که خوش درخشیده، دکتر علی شریعتی، متفکر و معلم شهید است. یکی از مولفههای اندیشه ی وی، بررسی مساله ی زن مسلمان ایرانی است. معلم شهید میکوشد تا بر اساس چهره ی حقیقی الگوی زنان مسلمان یعنی حضرت فاطمه (س)، سیمایی از زن آرمانی و به راستی مسلمان ایرانی را بر پرده ی اذهان تصویر کند و جایگاه حقیقی زنان را به آنها بنمایاند. در این مقاله، با جستاری در اندیشهها و آثار دکتر شریعتی، مشخص شده که چهره ی واقعی زن بدین صورت میباشد که زنان لازم است چهره ی حقیقی و ارزشمند حضرت فاطمه (س) را بهتر بشناسند تا هر کدام از زنان، خود، فاطمه ی دوران باشند.
ملخص الجهاز:
» (شريعتي، ١٣٨٨: ١١١) اکنون بايد ديد دکتر شريعتي براي حل چنين بحراني، چه راهي را پيشنهاد مي کند و چگونه مي توان زني را که در دام جهل و ناداني خود و اجتماع کور، اسير شده، از مرداب تحجر محض و تجدد سست و صِرف، بيرون کشيد؛ و « در برابر اين دگرگوني فکري که بر ما تحميل شده است و مي شود، چه کنيم ؟ و کيست که مي تواند رسالت را به عهده گيرد؟ آنکه مي تواند کاري بکند و در نجات، نقشي داشته باشد، نه زن سنتي است که در قالب هاي کهنه و آرام و رام خفته است ، و نه زن عروسکي جديد که در قالب هاي دشمن ، سير و اشباع شده است ، بلکه زني است که سنت هاي متحجر قديم را که به نام دين اما در واقع سنت قومي و ارتجاعي است که بر روح و انديشه و رفتار اجتماعشان حکومت داده اند مي شکند و مي تواند خصوصيات انساني تازه را انتخاب کند، کسي است که تلقينات گذشتگان، به عنوان نصايح ارثي مرده، سيرش نمي کند و شعارهاي وارداتي فريبنده، به شوق و شعفش درنمي آورد و در پشت ماسک هاي آزادي، چهره کريه و وحشتناک ضد معنويت و انسانيت و ضد استقلال معنوي و انساني و ضد زن و حرمت انساني زن را مي بيند.