خلاصة:
هدف اصلی مقاله حاضر، تبیین مبانی معرفتشناختی طرح پایدیا و نقد آن است. مبانی فلسفی، مبانی روانشناختی، مبانی جامعهشناختی و مبانی تاریخی بهعنوان بنیانهای اساسی تعلیم و تربیت به ویژه در حیطه برنامه درسی محسوب میشوند و مبنای معرفتشناختی میتواند در بستر مبانی فلسفی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در این مقاله، دیدگاه معرفتشناختی آدلر در قرن بیستم مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط نظریه مذکور با برنامه درسی پیشنهادی او به نام پایدیا تبیین شد. روش تحقیق در مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی و نقد بر اساس دیدگاههای معاصر است. طبق یافتههای مقاله حاضر، بین سطوح خیر برای ذهن و صور معرفت که در دیدگاه معرفتشناختی آدلر مطرح میشود و سطوح یادگیری در برنامه درسی پیشنهادی او ارتباط منسجمی وجود دارد. با وجود این، نقدهایی بر اساس دیدگاههای معاصر میتوان بر دیدگاه معرفتشناختی او وارد کرد. نخست آنکه آدلر به معرفت ضمنی توجه نداشته است، دوم آنکه در بحث 'جهانشمولی' و 'ثبات' به نکته علم به معلوم اشاره نداشته است تا در چالش با بحث 'پویایی علم' قرار نگیرد. سوم آنکه به بسط مهارتهای پیشنهادی در طرح پایدیا بر اساس صورت معرفتی 'دانستنِ چگونه' نپرداخته است.
The main purpose of this paper is to explain the epistemological foundations of the Paideia project and its critique. Philosophical foundations, psychological foundations, sociological foundations, and historical foundations are considered as the basic foundations of education, especially in the field of curriculum, and the epistemological basis can be analyzed in the context of philosophical foundations... In this article, Adler's epistemological perspective on the twentieth century is examined, and the connection between this theory and his proposed curriculum, Paideia, is explained. The research method in the present article is descriptive-analytical and critique based on contemporary perspectives. According to the findings of the present article, there is a coherent relationship between the levels of good for the mind and the forms of knowledge that are presented in Adler's epistemological perspective and the levels of learning in his proposed curriculum. However, critiques based on contemporary views can be made on his epistemological perspective. Adler did not pay attention to tacit knowledge. Secondly, he did not refer to the point of science in the discussion of "universality" and "stability" and therefore situated in challenge of "the dynamics of science. Third, he did not develop the skills proposed in the Paideia curriculum based on the epistemological form of "knowing how".
ملخص الجهاز:
طبق يافته هاي مقاله حاضر، بين سطوح خير براي ذهن و صور معرفت که در ديدگاه معرفت شناختي آدلر مطرح ميشود و سطوح يادگيري در برنامه درسي پيشنهادي او ارتباط منسجمي وجود دارد.
در واقع در اين وحدت سازي نيز انسان از عقل فعال و منفعل استفاده ميکند و ذهن در فرآيند انتزاع فعال است و همچون لوح سفيدي نيست که بطور منفعل تصويري از دنياي خارج را بر خود بپذيرد و در اينجا ميتوان چنين نکته اي را بعنوان مبنايي معرفت شناختي براي يادگيري فعال دانش آموزان مطرح کرد.
در برنامه درسي پيشنهادي آموزش وپرورش عمومي آدلر، پرسش و پاسخي که بين آموزگار و دانش آموزان صورت ميگيرد جهت بکارگيري عقل فعال و انتزاع مفهومي است ؛ طوري که درک صورت اشياء و رسيدن به ايده هاي کلي حاصل از انتزاع مدرکات حاصل از انتزاع ادراکي را دارد.
با توجه به مبناي سطوح خير براي ذهن انسان از ديدگاه آدلر ميتوان گفت که انواع خير از قبيل کسب اطلاعات ، کسب دانش ، درک و فهم و عقلانيت براي انسان ترسيم شده است و آموزش وپرورش عمومي وظيفه دارد که در تحقق اين سطوح خير براي انسان گام بردارد.
جدول ۲ـ ارتباط بين سطوح خير و صور معرفت در انسان و سطوح يادگيري بر اساس ديدگاه آدلر مراتب يادگيري صور شناخت سطوح خير (براي ذهن ) دستيابي به عقلانيت دانستن چرايي عقلانيت کسب دانش دانستن چيستي عميق دانش ، درک و فهم کسب و دريافت اطلاعات دانستن امور واقع اطلاعات دانستن چگونگي هم در برنامه درسي پايديا جاي دارد.