خلاصة:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت خلاقیت برتفکرانتقادی، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت در دانشآموزان دختر پایه ششم شهر تهران در سالتحصیلی 1397-1398بود. طرح پژوهش آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دختر پایه ششم منطقه 19 آموزش و پرورش شهر تهران بود که ۴۰ نفر به شیوه دردسترس انتخاب گردید و بهشکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پیش از آموزش مهارت خلاقیت، پرسشنامههای خلاقیت عابدی (1372)، گرایش بهتفکرانتقادی ریکتس (2003) و مهارتهای اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (۱۹۹۲) اجرا گردید. دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتخلاقیت، موجب افزایش خلاقیت دانشآموزان شد (05/ 0>p)، اما بر تفکر انتقادی و مهارتهای اجتماعی آزمودنیهای گروه آزمایش تاثیر معناداری نشان نداد (05/ 0<p). نتایج بیانگر این است که
آموزش مهارت خلاقیت موجب بهبود خلاقیت در گروه مورد مطالعه شد، اما بهبود تفکر
نقادانه و مهارتهای اجتماعی نیازمند بهکارگیری آموزشهای بیشتر و تخصصیتر میباشد، همچنین، با توجه به اینکه در پژوهش حاضر از ۶۰ نفر نمونه و در یک منطقه و بازه
زمانی کوتاه مورد استفاده قرار گرفت، بنابراین تعمیم نتایج پژوهش حاضر باید با احتیاط انجام گیرد.
The purpose of this study was to investigate the effectiveness of creativity skill training on increasing creativity, critical thinking, and social skills in female elementary Sixth Grade StudentsinTehran (2018-2019). A experimental design with pretest-posttest and control group was conducted in a sample of 40 students using a simple random sampling method. Before training creativity skills, both groups in the pretest responded to three questionnaires: Abedi's creativity (1994) , tendency to predictive thinking of Rickets (2003) and social skills of Indarbitzens and Foster (1992). The results of Multivariate covariance analysis (MANCOVA) showed that training creativity skills increased the creativity of students (p 0. 05). The results indicate that creativity skills training improved creativity in the study group, but improving critical thinking and social skills requires the use of more and more specialized training, also, given that in the present study more than 40 samples and used in a short period of time, so generalization of the results of the present study should be done with caution.
ملخص الجهاز:
نتایج نشان داد کـه آمـوزش مهـارت خلاقیـت ، موجـب افزایش خلاقیت دانش آموزان شد (٠٠٥>p)، اما بر تفکر انتقادی و مهارت هـای اجتمـاعی آزمودنیهای گروه آزمایش تاثیر معناداری نشان نداد(٠٠٥ * دانشیار گروه روان شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران ، ایران (نویسندة مسئول )، fpmohseni@yahoo.
علـیرغـم وجود رویکردهای متعدد آموزش ، مطالعات نشـان مـیدهـد کـه مـوثرترین رویکـرد بـرای افزایش خلاقیت از طریق برنامه های آموزشی با هدف قرار دادن مهارت های شـناختی، یعنـی مهارت هـای تفکـر خـلاق اسـت (٢٠١٦:١١٠ Bourgault &Gabriel, Monticolo, Camargo, ).
(McWilliam, Poronnik, & Taylor 2008: 235, Ng & Smith 2004 ) از سویی دیگر در جامعه امروزی دانـش آمـوزان نمـیتواننـد بـا دروس و فعالیـت هـای آموزشی که در دوره های آموزش عمومی کسب میکننـد بـه طـور کامـل بـه اهـداف رشـد اخلاقی، معنوی، فرهنگی، روانی، فنی، اقتصادی و اجتماعی لازم برسـند.
از این رو این تحقیق به دنبال بررسی اثر آموزش مهـارت هـای خلاقیت بر گرایش به تفکر انتقادی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان است .
٣. اهداف طرح و فرضیه ها با توجه به مطالب ذکر شده هدف پژوهش عبارت است از: بررسی تـأثیر آمـوزش مهـارت - های خلاقیت بر خلاقیت ، گرایش به تفکر انتقادی و مهارت های اجتماعی در دانـش آمـوزان .
یافته دیگر که نشان داد آموزش مهارت های خلاقیت ، با هدف افـزایش تفکـر نقادانـه در دانش آموزان گروهآزمایش ، تفاوت معنیداری نداشت ، با نتیجه پـژوهش هـای کتلـر (٢٠١٤)، گلرد، قمری (١٣٩٥) و رستگار (١٣٩٦) ناهمسو است .