خلاصة:
مهمترین رویکرد دانش مصطلح الحدیث، جداسازی احادیث معتبر از غیر معتبر بوده و در این زمینه، اصطلاحات خاصی وضع شده که از جمله آنها، «شاذ» و «منکر»، بیانگر معیوب بودن حدیث است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تحلیل تعاریف و کاربرد اصطلاحات مذکور در آثار علمای متقدم و متأخر امامیه به دنبال واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات مذکور بوده و نتایج زیر را ارائه میدهد: 1. بیشترین کاربرد «شاذ» در روایات فقهی و بیشترین کاربرد «منکر»، در روایات اعتقادی است؛ 2. متأخران بدون دلیلی مقبول، قید «وثاقت راوی» را به تعریف متقدمان از اصطلاح «شاذ»- که دارای دو قید «تفرّد در نقل» و «مخالفت با مشهور» بود- اضافه نمودهاند؛ 3. اصطلاح «منکر» نزد قدما مربوط به حوزه عقیدتی راوی و ناظر به ذکر روایاتی است که مباحث اعتقادی را مخالف با آنچه معقول و در نزد دیگران بود، بیان میداشت، اما متأخران علاوه بر مخالفت با عقل و مشهور، شخصیت راوی و مفرد بودن روایت را نیز در اطلاق «منکر» به حدیث، مدنظر داشتهاند، ولی هنگام استعمال و نقد روایت به همان شیوه قدما عمل کردهاند.
ملخص الجهاز:
اصطلاح «منکر» نزد قدما مربوط به حوزه عقیدتی راوی و ناظر به ذکر روایاتی است که مباحث اعتقادی را مخالف با آنچه معقول و در نزد دیگران بود، بیان میداشت، اما متأخران علاوه بر مخالفت با عقل و مشهور، شخصیت راوی و مفرد بودن روایت را نیز در اطلاق «منکر» به حدیث، مدنظر داشتهاند، ولی هنگام استعمال و نقد روایت به همان شیوه قدما عمل کردهاند.
شاذ در اصطلاح قدما با تتبع در آثار حدیثی و رجالی متقدم به منظور دستیابی به تعریف اصطلاحی«شاذ»، تنها تعریف کشی از این اصطلاح به دست آمد که بر اساس آن، واژه «شاذ» زمانی درباره روایت(کلمه یا قولی) به کار میرود که مخالف با اصول و قوانین پذیرفته شده در نزد ناقد حدیثی باشد.
این اخبار شاذ است؛ زیرا به صورت متواتر در میان روایات نقل نشده و راویان آثار(حدیثی معتبر) بر صحت آن اجماع نکردهاند و این روایات در مقابل روایتی مشهور از امام علی( - که دارای کثرت نقل و طریق واضحتری در اسناد است - قرار دارد.
2 محقق دیگری نیز تأکید دارد که حدیث شاذ، طبق آنچه بین محدثان و اهل درایه مشخص است، روایتی است که شخصی ثقه آن را نقل کرده، اما مخالف با روایت جمعی بوده و برای آن، تنها سند واحدی باشد.
به عبارت دیگر، هرگاه اجماع علما و یا عمل آنها در یک مسأله فقهی بر نظری باشد، ولی راوی واحدی، به تنهایی روایتی نقل کرده که مخالف با آن رأی است، چنین حدیثی را شاذ نامیدهاند؛ حال فرقی ندارد که راوی ثقه یا غیر ثقه باشد؛ زیرا شخصیت راوی را هیچگاه در اطلاق کردن لفظ شاذ مؤثر ندانستهاند؛ در حالی که در تعریفی که اکنون از شاذ در کتب معروف است، راوی باید ثقه باشد تا حدیث را شاذ بگویند.