خلاصة:
سیاستگذاری رسانهای بهمثابه یک مسئله مهم مورد توجه پژوهشگران عرصه رسانه قرار گرفته است که در نحوه تدوین و اجرای آنها ازجمله شرایط و اقتضائات جغرافیایی و اصول کلان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر یک کشور بر رسانههای گوناگون تأثیر میگذارند. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش فعلی شناسایی عوامل کلیدی رسانهای در سیاستگذاری برای رادیوـ تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش از نوع کیفی (دلفی وتجربه زیسته) و جامعه آماری آن نخبگان و متخصصان رسانه هستند که به صورت تعمدی و گلوله برفی انتخاب شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد که رشته تحصیلی ۶۴/۳درصد از پاسخگویان علوم ارتباط و ۳/۴۸ درصد از پاسخگویان هیئتعلمی و ۹۶/۵۲درصد پاسخگویان دارای شغلهای اجرایی و سازمانی هستند. نتایج تحلیلی حاکی از آن است که پنج مؤلفه رویکرد بازار آزاد یا قانونگذاری و تنظیمگری، چگونگی مخاطبشناسی، نوع هنجار حاکم بر رسانه، وضعیت سپهر رسانهای حاکم بر ایران و ارتباطات محتوامحور و فنیمحور از عوامل کلیدی رسانهای در سیاستگذاری برای رادیوـ تلویزیون ایران محسوب میشوند.
Media policy-making is an important issue for media researchers. The way media policy is formulated and influenced by geographical conditions and requirements and the country's political, social and cultural issues affect the various media. The main purpose of the study is to identify key media factors in policy making for the islamic republic of iran broadcasting. The research method was qualitative (delphi and life experience) and the statistical population were media experts and specialists which were selected by purposeful and snowball way. The results showed that 64.3% of the respondents were educated in communication sciences, 3.48% were faculty members, and 96.52% had executive and organizational jobs. The analytical results showed that there were five key factors in policy making for IRIB: free market approache or legislation and regulation, understanding audience, media norms, media sphere, content-based communications, and technical-based communications.
ملخص الجهاز:
صاحبنظران حوزه فناوری ارتباطات با توجه بـه حرکـت صورت گرفته به سمت این بازار رسانه ای همگرا، بر این باورنـد کـه جایگـاه یـابی راهبردی ٧ در کنار زنجیره های ارزش در حـال ادغـام اینترنـت و تلویزیـون ، مسـئله مهمی برای تولیدکنندگان محتوا، توزیع کنندگان ، فناوری نـرم افـزار و تولیدکننـدگان سخت افزار به ترتیب در صنایع تلویزیون ، رایانه و اینترنت تلقی مـیشـود.
اکبرزاده جهرمی (١٣٩٥) در پژوهشـی بـا عنـوان «پیامـدهای همگرایـی اینترنـت و تلویزیون بر سیاستگذاری رسانه ای در ایران » نشان میدهد که علـیرغـم آشـفتگیهـای فراوان در فرایند سیاستگذاری و وجود نهادهای متعدد و موازی، ایده مرکزی «مهندسـی فرهنگی» همچنان در حال شکل دهی به سیاست های رسـانه ای در فضـای پسـاهمگرایی است .
اگرچه این یافته ها بسـیار ارزشـمند هسـتند امـا پژوهش حاضر، قصد دارد تا عوامل رسـانه ای مـؤثر در فراینـد سیاسـتگذاری شناسـایی کند؛ به عبارت دیگر دغدغه آن است که به معرفی عواملی توجه شود که مختص رسـانه صداوسیما است و نمی توان آنها را به سایر رسانه ها تعمیم داد.
کشورهایی مانند چین بر این باورند که مرحله آخر هرگز برای آنها اتفاق نخواهـد افتـاد و معتقدند که آنها در مرحله سوم قرار دارند سازمان صداوسیما تنها برودکسـتر ملـی در ایران است و در پلتفرم های مختلف پخـش مـیکنـد و بـا ورود ارائـه دهنـدگان جدیـد خدمات اینترنت ، به نظر می رسد مدل فعلی ایـران ، مـدل تکثرگرایـی اسـت و در حـال انتقال به مدل سوم است (خجسته و همکاران ، ١٣٩٧: ٩٦).
Picard برای سیاستگذاری واقعی است در غیر این صورت نمیتـوان بـه سیاسـت هـای مفیـد در جهت اهداف مورد انتظار از فعالیت های رسانه هـا دسـت پیـدا کـرد.