خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین کارکرد بازارهای هفتگی در بهبود شاخصهای کیفی زیستی و معیشتی خانوارهای روستایی است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی و پیمایشی بود. بر این اساس، سوالات متعددی در مقیاسهای مختلف اندازهگیری (اسمی، ترتیبی و نسبتی) در قالب پرسشنامه تهیه و تنظیم شد. جامعه آماری تحقیق سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای دارای بازار هفتگی در سه دهستان شهرستان گنبد کاووس بودند. برای تحلیل و سنجش دادهها، از آزمونهای تحلیل همبستگی مثل کای اسکوئر و فای/ کرامر و همچنین، از آزمونهای مقایسه میانگین فریدمن و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ایجاد و استقرار بازارهای هفتگی در برخی از روستاها با بهبود شاخصهای اقتصادی و اجتماعی از قبیل ایجاد فرصتهای شغلی جدید، افزایش درآمد، تنوع شغلی، کاهش هزینهها و افزایش انگیزه ماندگاری روستاییان و... رابطه معنیدار دارد. همچنین، نتایج آزمونهای فریدمن و کروسکال والیس برای مقایسه شاخصهای توسعه کالبدی در روستاهای مختلف نشان داد که استقرار بازار هفتگی با بهبود و ارتقای برخی از مولفههای کالبدی رابطة معنیدار دارد. بر این اساس، بهبود اوضاع کالبدی روستا تا حد قابل قبول متاثر از ایجاد بازار در نواحی روستایی مورد مطالعه است
Markets have been the places where earliest human communities have formed based on essential social needs. This survey evaluated and explained the function of weekly street markets in improvement of qualitative indexes of life and conditions of livelihood in the rural families. It was an applied study in terms of objective, and a descriptive-analytical and survey study in terms of methodology. On this basis, different questions were prepared in different measuring scales (names, orders, and relative scales) within questionnaires. The statistical population included the household heads settled in the villages that had weekly street markets in three sub-districts of the studied region. In order to analyze and measure the data, correlation analysis tests such as Chi-Square and Phi-Cramer as well as mean value comparison tests of Freidman and Kruskal Wallis were used. The study results showed that there was a significant relationship at a confidence level of 99 percent between formation and establishment of the weekly street markets in some of the villages and the improvement of economic and social indexes such as entrepreneurship, income increase, job variety, reduction of expenses, and increase in motivation to stay in the villages. In addition, the results from Freidman and Kruskal Wallis tests on the comparison of physical development indexes in different villages showed that establishment of the weekly markets had significant differences in improvement and elevation of some physical factors; accordingly, to an acceptable extent, improvement of physical situations in the villages depended on the formation of markets in the studied rural areas.
ملخص الجهاز:
بازارهاي روستايي به مثابه يک پديده اقتصادي، از کارکردهاي گونـاگون برخوردارنـد کـه ضمن رفع نيازهاي افراد ساکن در نواحي روسـتايي (روسـتا و حـوزه نفـوذ آن)، بـا اتکـا بـه توليدات محلي و بومي و عرضه مستقيم و بي واسطه آنها در بازار که منجر به قيمـت مناسـب کالا مي شود، به ايجاد انگيزه براي توليد بيشتر در بين روستاييان مي انجامد.
جدول ٣- بررسي رابطه ايجاد بازارهاي هفتگي با بهبود مؤلفه هاي اقتصادي از طريق آزمون کاي اسکوئر گويه ها کاي اسکوئر درجه آزادي سطح معني داري رضايت از شغل 93/027 3 0/003 پس انداز روستاييان 145/600 2 0/008 درآمد روستاييان 71/578 2 0/000 رضايت از درآمد 71/504 3 0/000 اشتغال روستاييان 7/126 1 0/000 اميد به آينده شغلي 229/386 2 0/011 امنيت شغلي 32/751 2 0/000 تنوع شغلي 95/110 3 0/004 کاهش مراجعه به شهر 25/778 1 0/000 مأخذ: يافته هاي پژوهش 113 همچنين ، براي مقايسه ميزان تأثيرگذاري بازار در بهبود مؤلفه ها و اوضاع اقتصـادي، از آزمون فريدمن استفاده شد، که نتايج آن از تفاوت معنـي دار و ٩٩ درصـدي بـين مقـادير به دست آمده و مؤلفه هاي اقتصادي حکايت دارد، به گونه اي که بالاترين گويه هـا بـه ترتيـب مربوط به کاهش مراجعه به شهر با ميانگين رتبه اي ٣٥/٦٩ و تنوع شغلي بـا ميـانگين رتبـه اي ٥/٩٨ بوده است .
نتايج آزمون کاي اسکوئر براي بررسي رابطه بين ايجاد بازار هفتگي و بهبود اوضـاع کالبدي بيانگر آن است که بـين مؤلفـه هـاي يادشـده رابطـه معنـي دار در سـطح اطمينـان ٩٩ درصد وجود دارد.