خلاصة:
در دوران حکومت رضا شاه در ایران (1304-1320ه.ش / 1925-1941م)، ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشوردچار تحولات گستردهای شد. با توجه به تجربه ضعف و انفعال اقتصادی دولتهای مشروطه ، بسیاری از صاحبنظران بر ضرورت تحول اقتصادی کشور تأکید داشتند و حاکمیت پهلوی را ملزم و قادر به اجرای تحولات اقتصادی در کشور میدانستند. حاکمیت رضا شاه برای پاسخگویی به این مطالبات متأثر از گفتمان ناسیونالیستی آلمانی، سعی در پیادهسازی تئوریهای ملیگرایانه و تمرکزگرایانه در ایران داشت. در این ایام یکی از مهمترین تحولات ایجاد شده در آلمان، پایه ریزی تئوری «اقتصاد ملی» بر پایه نظریات «فردریک لیست» -اقتصاددان ملی گرای آلمانی- بود. تئوریهای اقتصادی وی که تحت عنوان تئوری «اقتصاد ملی» در میانههای سده 19 میلادی به رشته تحریر درآمد، بر ناسیونالیسم، تمرکزگرایی اقتصادی و ملی کردن تمامی منابع اقتصادی کشور تأکید داشت.این پرسش اصلی در مقاله مطرح است که اقدامات ملی گرایانه اقتصادی حاکمیت رضاشاه چه بوده و چه نسبتی با اندیشههای فردریک لیست داشته است؟ از این رو، نویسندگان مقاله حاضر با مطالعه و روش توصیفی _تحلیلی موضوع را مورد بررسی و واکاوی قرار دادهاند.یافتههای پژوهش نشان میدهد که که دولت مطلقه مدرن رضاشاهی برپایه گفتمان ملی و حمایت بخشی از روشنفکران ایران، تلاش داشت تا با ایجاد تحول در زمینههای مختلف اقتصادی زمینههای لازم برای ایجاد اقتصاد ملی و ادغام اقتصادهای خرد محلی در این اقتصاد را فراهم آورد.
During Reza Shah’s monarchy in Iran (1941-1925), political, social and economic structures of Iran witnessed extensive revolution. Given the economic passivity and weakness of constitutional governments, most of experts emphasized on the necessity of economic revolution in Iran and they believed that Pahlavi government was bound and capable of implementing economic revolution in Iran. In responding to these demands, Reza Shah’s government influenced by German nationalist discourse tried ti implement nationalist and centralized theories in Iran. During that time, one of the significant evolutions in Germany was the foundation of national economy theory based on Friedrich List’s theories- German nationalist economist. His economic theories known as “National Economy Theory” were written in the mid-19the century which emphasized on nationalism, economic centralization and nationalization of all national economic resources. The main question of this article is: what national economic measures were taken during Reza Shah’s government and how they were related to Friedrich List’s theories? Hence, the authors of the present article investigate this subject through descriptive- analytic method. The findings of present study indicate that relying in national discourse and the support of some Iranian intellectuals, the modern absolute government of Reza Shah tried to make evolutions at different economic fields in order to provide required ground for the development of national economy and merging the small local economies in this economy.
ملخص الجهاز:
متفکران سیاسی کشـور، نخسـتین گـام برای تقویت روح ملی در میان ایرانیان را تقویت بنیه اقتصادی کشور و فرد فرد اتباع ایـران می دانستند و معتقد بودند از این رهگذر است که ایرانی سربلند شده قدرت تفکر در مـورد چیـزی غیـر از معـاش خـود را خواهـد داشـت و بـه آرمـان هـای ملـی اهتمـام خواهـد ورزید(بیات ، ١٣٧١: ١٣٣-١١٧).
آنطور که به نظر مـی - رسد متفکران اقتصادی ایران نیز در این ایام متأثر از اصـلاحات اقتصـادی آلمـان سـعی در پیاده سازی تئوری اقتصاد ملی در کشور داشتند، از این رو اقدام به انجام اصلاحات گسترده - ای در زمینه های صنعت ، کشاورزی ، قوانین گمرکی ، تأسیس بانک ملی و...
وی در کتابی که تحت عنوان «اقتصاد ملی و سیاست اقتصادی ایران » در سال ١٣١٦بـه چـاپ رسیده است ، تلاش دارد تا الگوهای تئوری اقتصاد ملی را با اصلاحات اقتصـادی صـورت پذیرفته توسط رضا شاه تطبیق دهد(وحید مازندرانی ،١٣١٦).
مطـابق بـا تئـوری اقتصاد ملی ، استقلال هر کشور رابطه مستقیمی با رونق اقتصـادی آن کشـور دارد و تمـامی حکومت ها باید برای دستیابی به اقتصـادی قدرتمنـد، بـه صـنعتی کـردن کشـور، سـاخت کارخانه های متعدد، مکانیزه کردن کشاورزی ، تولید مواد خام و در اختیار گرفتن منابع ملـی و ...
حکومت رضـا شـاه بـا توجه به سیاست های اقتصاد ملی تمایل زیادی به ملی کردن منابع اقتصادی کشور داشت و از نفوذ و قدرت انگلیسی ها در صنعت نفت ایران گله مند بود.