خلاصة:
یکی از مسائل شایع میان مردم، اعتقاد به مبارکی و میمنت بعضی روزها و نحسی و شومی بعضی دیگر است. ایرانیان در ایام سال، روزهایی را سعد و روزهایی را مکروه و منحوس
میشمردهاند و اعتقاد به سعد و نحس روزهای هفته متأثر از درونمایههای مهری است که در آیین آنان هفت سیاره قداست ویژهای دارند و ایزدانی هستند با نیرویی بسیار مؤثر در سرنوشت جهان هستی و انسان. این مقاله با بررسی ضربالمثلها و باورهای عامیانۀ مردم بیرجند دربارۀ این موضوع، کوشیده است بازتاب اعتقاد کهن سعد و نحس ایام را در میان مردم منطقه نشان دهد و در حد امکان علل و اسباب این اعتقادات را بکاود. یکی از باورهای مردم منطقه اعتقاد به نحوست روز شنبه و شب چهارشنبه است که در باورهای نجومی کهن ریشه دارد. در این گفتار، به پارهای از مهمترین باورهای مردمی منطقه بیرجند دربارۀ سعد و نحس ایام به شیوۀ توصیفی پرداخته شده است.
One of the most common issues among people is the belief in the good influence of some days, and the bad influence of the other days. Iranians have described some days of the year as days of good influence and some days of the year as days of bad influence. The belief in good and bad influence of a weekday is rooted in Mithraist themes in the tradition of which seven planets have a special sanctity, and gods have a very effective force in the fate of the universe and human. Studying the proverbs and folklore beliefs of Birjand inhabitants on this subject, this article attempts to reflect the ancient beliefs of good and bad influence of the days among the people of the region, and explore, as far as possible, the reasons for these beliefs. One of the beliefs of the inhabitants of the region is the belief in the bad influence of the Saturdays, and Wednesday nights which are rooted in ancient astrological beliefs. The method of the study is descriptive.
ملخص الجهاز:
در بيرجند و قائن به سعد و نحس بعضي روزها و ساعت ها (هنگام غروب ) سخت باور داشته اند و در روزهايي که نحس ميدانسته اند، از انجام برخي امور به شدت پرهيز ميکرده اند، مانند روز شنبه و شب چهارشنبه که منسوب به زحل ، نحس اکبر بوده است .
نحوست شب چهارشنبه يکي از باورهايي که مردم اين منطقه در گذشته سخت بدان پايبند بوده اند، نحوست شب چهارشنبه است که از غروب روز سه شنبه آغاز ميشده و تا طلوع صبح چهارشنبه ادامه داشته است ؛ چنان که شب چهارشنبه به اصلاح سر و ريش نميپرداختند، ناخن نميگرفتند، مويشان را شانه نميزدند؛ چون پريشاني ميآورد، مردة شب چهارشنبه را روز چهارشنبه دفن نميکردند و اين کار را به پنج شنبه موکول ميکردند، در جايي جز منزل خود نميخوابيدند و کسي را به عنوان مهمان نميپذيرفتند، چون ممکن بود يکي از احشام يا اعضاي خانواده شان بميرد و به حمام نميرفتند و معتقد بودند در چهارشنبه اجنه به حمام ميروند.
از شواهد اين مقاله نيز برميآيد که مثل ها و باورهاي عامه اي که مربوط به سعد و نحس ايام در منطقه بيرجند است ، به ويژه مثل هايي دربارة نحوست روز شنبه و شب چهارشنبه ، ريشه در عقايد نجومي کهن دارد و از درون مايه هاي مهري الهام گرفته است که در آيين آنان هفت سياره قداست خاصي دارند و ايزداني هستند با نيروي مؤثر در سرنوشت جهان هستي و انسان .