خلاصة:
کارکرد خانوادگی مناسب با سلامت روانشناختی همبسته است لذا بهبود این توانایی میتواند مسیری به سمت هدف داشتن یک زندگی بهینه باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری بر کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی بود. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون پسآزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرستان نجفآباد بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 24 نفر از زنان دارای تعارض زناشویی، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کارکرد خانوادگی مک مستر (1983) و پرسشنامه تعارض زناشویی بود. گروه آزمایش ده جلسه مداخله دریافت کردند. آزمودنیهای هر دو گروه قبل از شروع آموزش و در پایان آموزش به پرسشنامهها پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حل مسئله و تصمیمگیری، بهصورت معنادار بر بهبود کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بوده است. درمجموع مشخص شد که آموزش مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری میتواند بهعنوان روشی مؤثر در بهبود کارکرد خانوادگی زنان دارای تعارض زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
appropriate family function is associated with psychological health. So
improvement of this ability could be an effective way to have optimal life.
Then in this way, the main objective of this research was to examine the
effectiveness of Problem solving and decision making skills on family
function of women with marital conflict.So We employed a semiexperimental
method by a pretest and posttest design with experimental and
control groups. The Statistical population consisted of all women with marital
conflict of Najafabad city. By using convenience sampling method, 24
women with marital conflict were selected and randomly were divided in two
experimental and control groups (n=12). The tools of this study were the
Family Assessment Device (Macmaster, 1993) and marital conflict
questionnaire. The experimental group received 10 sessions of intervention.
The Participants of both groups responded to questionnaires, before training,
and the end of training. The results of Multivariate Analysis of Covariance
showed that the PDS is significantly effective on improving family function
of women with marital conflict of the experimental group compared to the
control group (P<0. 001). It was concluded that Problem solving and decision
making skills training could be used as a effective method for family function
in women with marital conflict
ملخص الجهاز:
سال دوازدهم ـ شماره چهل و هشتم ـ تابستان ١٣٩٩ ص ص : ٤١-٥٧ تاريخ دريافت : ٩٨/٥/٦ تاريخ پذيرش : ٩٩/٥/٩ تأثير آموزش مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري بر کارکرد خانوادگي زنان داراي تعارض زناشويي سميه ابوالقاسمي عباس ابوالقاسمي چکيده کارکرد خانوادگي مناسب با سلامت روان شناختي همبسته است لذا بهبود اين توانايي ميتواند مسيري به سمت هدف داشتن يک زندگي بهينه باشد.
نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشان داد که آموزش حل مسئله و تصميم گيري، به صورت معنادار بر بهبود کارکرد خانوادگي زنان داراي تعارض زناشويي گروه آزمايش در مقايسه با گروه کنترل مؤثر بوده است .
در همين راستا مطالعات متعدد انجام گرفته توسط پژوهشگران ، نشان داده است که با آموزش حل مسئله ميتوان در بهبود کارکرد خانوادگي، بهبود روابط بين زوجين ، بهبود سبک فرزندپروري و کيفيت ارتباط هاي بين فردي درون خانواده و همچنين کاهش علائم روان شناختي و روان رنجوري، تعديل شيوع خشونت خانگي و درنتيجه افزايش سازگاري و رضايت زناشويي تأثير معناداري يافت .
(حسيني وحيات پور،١٣٩٤؛ کارگر و اصغري ابراهيم آباد،١٣٩٤؛ شکوهي يکتا و همکاران ،١٣٩٥؛ #$$000 موسوي،١٣٩٦؛ احسان خواه و حيدريان ،١٣٩٨؛ موسوي و همکاران ،١٣٩٨؛ رمضاني فر و همکاران ،١٣٩٨؛ وسزيدلو و سگرين ٢٠١٣،١؛ ساهين و آدانا٢، ٢٠١٦؛ آلبرت ٣ و همکاران ، ٢٠١٦؛ تامسون و سنتيفانتي ٤، ٢٠١٨) با توجه به مطالب فوق و اهميتي که مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري به صورت مستقيم و غيرمستقيم بر کارکرد بهينه خانواده و کاهش اختلالات روان شناختي در فضاي خانواده دارد و همچنين نبود مطالعات غني درباره مکانيزم اثر مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري بر کاهش تعارضات زناشويي، در پژوهش حاضر به بررسي تأثير آموزش مهارت هاي حل مسئله و تصميم گيري بر بهبود کارکرد خانوادگي زنان داراي تعارض زناشويي پرداخته شد.