خلاصة:
تاریخ شیعه در لبنان، در نیم قرن اخیر، شاهد ظهور دو چهره تأثیرگذار بود که ابعاد تأثیرشان از مرزهاى آن فراتر رفت و همچنان پایدار خواهد بود. نخست امام موسى صدر و پس از او علامه سیدمحمدحسین فضلاللّه. یکى از وجوه تشابه اساسى این دو، دائره جهانى آگاهى، اندیشه و به تبع آن عمل این دو است. این دو همان گونه که رسالت دین را چهانى مىدیدند رسالت خویش را به عنوان منادیان و مبلغان دین نیز جهانى مىدانستند و دائره گفتوگو و خطاب و تعامل و تفکرشان فراتر از مرزهاى جغرافیایى و مذهبى و طایفهاى و حتى دینى بود. این جهانى اندیشى نه تنها به تنازل از باورها و التزامات دینىشان نینجامید که خود بخشى از باورها و التزاماتشان بود. این مقاله مىکوشد تا برخى ابعاد جهانى اندیشى این دو را در پرتو زمانه و زمینههاى اجتماعى و فکرى و جهانآگاهىشان بازخوانى کند.
ملخص الجهاز:
اما در اين مقال بر آنم تا مروري به بُعد جهاني انديشي در تجربه جنبشي و تبليغي دو عالم بزرگ شيعه داشته باشم كه ستاره بختشان در لبنان درخشيدن گرفت و در طول حيات جنبشي و تبليغي و سياسي خويش از مرزهاي سنتي فراتر رفتند و مرزهاي جديدي برساختند و سنتهاي جديدي پديد آوردند كه بي ترديد افق حركت بسياري از مسلمانان را در حال و آينده ترسيم كرده و خواهد كرد؛ يكي امام موسي صدر است و ديگري سيدمحمدحسين فضل الله.
صدر از ايران به عراق رفت و سپس در لبنان مستقر شد و به بخشهاي عظيمي از جهان سفر كرد و از نزديك با تمدن غرب آشنا شد و در مسير گفت و گوي اديان گامهاي بلندي برداشت كه در سطح جهاني بر روند و فرايند ارتباط ميان اسلام و مسيحيت تأثير گذار بوده است.
صدر و گفت و گوي اديان علامه فضل الله در تحليل تجربه امام صدر به نكتهاي بسيار دقيق اشاره ميكند كه نشان از گستردگي افق نگاه او دارد وي ميگويد: «آن مرحله، من از برخي سخنان و عناويني كه ايشان درباره مقامات ديني جهاني مسيحيت (پاپ) ابراز ميكرد، خوشم نميآمد و معتقد بودم كه اين گونه سخنان با برخي آداب و فضاي اسلامي سازگاري ندارد و گذشته از اين، با توجه به ناآراميهاي سياسي شديد در لبنان اواخر دهه شصت و اوايل دهه هفتاد و ابهام موجود در مناسبات طوايف و...