ملخص الجهاز:
حائري در سامرا, در كنار رهبري نهضت تنباكو قرار داشت و از نزديك در ريز جريانها قرار مي گرفت و مي ديد چگونه ميرزا از تواناييهاي خود و حوزه سامرا و تهران بهره مي برد و جريان و موج پديد آمده را در جهت درست كه همانا عزت و استقلال مردم و كشور ايران باشد, هدايت مي كند.
او به درستي دريافت اگر تلاشهاي شبان و روزان ميرزا در بنيان گذاري حوزه سامرا و تربيت طلاب و فضلا و شكوفا ساختن استعدادها نبود و علماي تربيت شده مكتب او, در جاي جاي ايران, نقش آفريني نمي كردند, به هيچ روي نمي توانست اين گونه زيبا, حركت را رهبري كند و اين سان نتيجه شيرين حركت را به كام مردمان تشنه عزت و استقلال و به تنگ آمده از حصار ذلت بچشاند و قرارداد نكبت بار خيانت پيشگان دربار ايران را با انگلستان لغو كند و به حاكميت انگلستان بر مقدرات كشور پايان بخشد.
اين رويداد و رويداد مشروطه, هر اهل انديشه و فكري را به درنگ وامي دارد كه آيا اگر علماي بزرگ شيعه در ايران مي بودند و در ايران براي رهبري و هدايت حركتها و جريانهاي پرشور مذهبي مركزيتي وجود مي داشت, نهضت مشروطه آن چنان به بي راهه مي افتاد و حركت علما عليه اولتيماتوم روس, اين چنين ابتر مي ماند و روس بر مردم بي پناه مي تاخت؟ يا خير هر حركتي به انجام درست خود مي رسيد و دستاورد آن بهره امت اسلامي مي شد.
اكنون براي آن كه دقيق تر و بهتر كار بزرگ حائري, همانا بنيان گذاري حوزه علميه قم, در آن برهه خاص در ايران روشن شود و پي به اهميت موضوع ببريم, ناگزير بايد سيري در رويدادهاي مهم جهاني و كشورهاي اسلامي داشته باشيم و اين سير از چند جهت اهميت دارد: الف.