خلاصة:
زمینه: مالیات بر ارزشافزوده بهعنوان یک مالیات غیرمستقیم یکی از منابع موثر تامین درآمد مالیاتی دولت به شمار میآید و بررسی آثار اقتصادی آن کانون بسیاری از مطالعات اقتصادی را تشکیل میدهد. ازاینرو، هدف مقاله حاضر بررسی اثر مالیات بر ارزشافزوده بر ثبات اقتصاد بخش عمومی در ایران با رویکرد ارتقای اخلاق و فرهنگ مالیاتی است.
روش: تحقیق حاضر کاربردی و در زمره پژوهشهای توصیفی – رابطهای بود. جامعه آماری دادههای فصلی و مالیاتی طی سالهای 1393-1388 از اطلاعات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بود که در این تحقیق بدلیل انتخاب متغیرهای کلان اقتصادی، کل جامعه آماری به عنوان نمونه آماری در نظرگرفته شد و با استفاده از چک لیست جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش الگوی خودرگرسیونی با وقفه توزیعی ARDL انجام شد.
یافتهها: دو الگو در این رابطه ارایه شد: در الگوی اول متغیر مالیات بر ارزشافزوده (VAT) با ضریب 71/ 0- در سطح خطای 1 درصد اثر منفی و معنادار بر نوسانات کسری بودجه داشت. در الگوی دوم ضریب مالیات بر ارزشافزوده 49/ 0- در سطح خطای 1 درصد معنادار بوده و اثر منفی بر نوسانات درآمد مالیاتی در دوره جاری داشت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از برآورد الگوهای پژوهش حکایت از آن دارد که مالیات بر ارزشافزوده از طریق ایجاد کاهش در نوسانات درآمدهای مالیاتی و نوسانات کسری بودجه دولت در ایران، در تامین و ایجاد ثبات در اقتصاد بخش عمومی کشور موثر و مفید بوده و این موضوع با تثبیت و گسترش فعالیتهای بخش عمومی، موجب تحقق رفاه بیشتر برای عموم افراد جامعه و همچنین بهبود فرهنگ و اخلاق مالیاتی در کشور میگردد.
خلاصة: (مترجم بواسطة الذكاء الاصطناعي)
الموضوع: تعتبر ضریبه القیمه المضافه کضریبه غیر مباشره واحده من المصادر الفعاله لتامین الایرادات الضریبیه للحکومه. وفحص اثارها الاقتصادیه یشکل محورا للعدید من الدراسات الاقتصادیه. لذا، تهدف هذه المقاله الی دراسه تاثیر ضریبه القیمه المضافه علی استقرار اقتصاد القطاع العام فی ایران مع الترکیز علی تعزیز الاخلاق والثقافه الضریبیه.
الطریقه: هذا البحث هو دراسه تطبیقیه ویصنف ضمن الابحاث الوصفیه - الارتباطیه. مجتمع الاحصاء یشمل البیانات الفصلیه والضریبیه للفتره الممتده من السنوات 1388-1393، والتی تم الحصول علیها من معلومات البنک المرکزی لجمهوریه ایران الاسلامیه. فی هذا البحث، نظرا لاختیار المتغیرات الاقتصادیه الکلیه، اعتبر کامل المجتمع الاحصايی کعینه للدراسه، وتم جمع البیانات باستخدام قايمه المراجعه. وتم تحلیل البیانات باستخدام اسلوب النموذج الذاتی التراجعی للفترات الموزعه ARDL.
النتايج: تم تقدیم نموذجین فی هذا الصدد: فی النموذج الاول، کانت متغیر ضریبه القیمه المضافه (VAT) ذات معامل -0.71 عند مستوی خطا 1%، تاثیرا سلبیا معنویا علی تقلبات العجز فی المیزانیه. فی النموذج الثانی، کان معامل ضریبه القیمه المضافه -0.49 عند مستوی خطا 1% معنویا وله تاثیر سلبی علی تقلبات الایرادات الضریبیه فی الفتره الحالیه.
الاستنتاج: تشیر نتايج تقدیر نماذج البحث الی ان ضریبه القیمه المضافه، من خلال تقلیل تقلبات الایرادات الضریبیه وتقلبات العجز فی المیزانیه الحکومیه فی ایران، کانت فعاله ومفیده فی تامین وتحقیق الاستقرار فی اقتصاد القطاع العام فی البلاد. ویسهم هذا الامر فی تحقیق رفاهیه اکبر للجمهور وتحسین الثقافه والاخلاق الضریبیه فی البلاد من خلال تثبیت وتوسیع انشطه القطاع العام.
خلاصة:
Background: Value added tax as an indirect tax is one of the effective sources of government tax revenue and the study of its economic effects is the focus of many economic studies. Therefore, the purpose of this article is to investigate the effect of VAT on the stability of the public sector economy in Iran with the approach of promoting tax ethics and culture.
Method: The present study was applied and among descriptive-relational researches. The statistical population of quarterly and tax data during the years 1393-1389 was the information of the Central Bank of the Islamic Republic of Iran. In this study, due to the selection of macroeconomic variables, the whole statistical population was considered as a statistical sample and collected using a checklist. Data analysis was performed using autoregressive pattern method with ARDL distributive interval.
Results: Two models were presented in this regard: in the first model, the variable value added tax (VAT) with a coefficient of -0.71 at an error level of 1% had a negative and significant effect on budget deficit fluctuations. In the second model, the value added tax coefficient was -0.49 at the 1% error level and had a negative effect on tax revenue fluctuations in the current period.
Conclusion: The results of estimating the research models indicate that VAT is effective and useful in providing and stabilizing the public sector economy by reducing tax fluctuations and government budget deficit fluctuations in Iran. By consolidating and expanding the activities of the public sector, the issue will lead to greater welfare for the general public as well as improving the culture and tax ethics in the country.