خلاصة:
این پژوهش ابتدا وجوهی از دستار را که توجه ادبا را جلب کرده است» سپس زمینهها و دلایل
اشارات متعدد به این سرپوش و علل کثرت مضامین مرتبط با آن را در آثار ادبی بنماید. این
امر نه تنها جنبههای نهفته از فرهنگ البسه را میتواند آشکار کند بلکه دستاربندان» و احوال و
منش آنها را نیز میتواند نمایان سازد. بنابراین» در این مقاله بهروش کتابخانه و با توجه بهدیوان
شاعران و برخی متون دیگرء ابتدا اشارات دستار و مضمونهای ساخته شده از آن استخراج؛
سپس هر یک» ذیل عناوین معین تقسیمبندی و بهشیوة توصیفی - تحلیلی بررسی شدهاند. طبق
بررسیهای صورت گرفته, دستار از جنبة (نحوة بستن و قرارگرفتن در سر) و از حیث (ابعاد
کمی و کیفی»» مکرر محل اشارات و مضمونآفرینیها شده است. در نحوة بستن دستار و
قرارگرفتن آن بر سرء اشارات و مضامین ناظر به دو نوع دستاربندی کلی» یعنی دستاربندی عام
و دستاربندی خحاص است. در دستاربندی عام و رایج» به پیچ وتابهای متعارف دستار و
بهنهادن آشیایی همچون مسواک» نامه و پول در میان آن پیچوتابها توجه شده است. در حالت
خاص دستاربندی نیزء اشارات و مضامین از اشکال بستن دستارء یعنی کج بستن» تحتالخنکی
بستن و آشفته بستن آن حاصل شده است. اما آنگاه که ابعاد کمی و کیفی دستار مورد توجه
شاعران قرار گرفته» اشارات و مضامین بر آمده از انداز» گرانی» جنس, رنگه آرایش و
دنبالههای دستار بوده است. از آنجا که در ادب فارسی سخن از دستار عمدتا ناظر به احوال و
جایگاه اقسام دستاربندان» و نحوة مواجهه با آنهاست» میتوان گفت زمینة اصلی توجه به وجوه
مختلف دستارء و ایراد اشارات و ساختن مضامین از آن وجوه» در همین امر نهفته است.
In Persian literature, as well as many phenomena, all sorts of clothes, have been conceptualized and referred to. The turban is one of the clearest examples of the fact that the poets have paid attention to it in many ways Accordingly, this study seeks to reveal sides of turban that caught the attention of men of letters, then show the themes and reasons for multiple references to this head-cover and the reasons for the multiplicity of themes related to it in literary works. This will not only reveal the underlying aspects of the culture of clothing, but also can show the manner and disposition of turban-users. In this paper, therefore, in the library method and with respect to poetical works and some historical texts, first the signs of turbans and concepts made from them are extracted, then each of them is divided into defined titles and analyzed in descriptive - analytical method. According to the findings, the turban have been conceptualized and referred to form aspect of “the way of wearing it and the posture of it on the head” and in terms of "quantitative and qualitative dimensions". But since in Persian literature, speaking of the turban, mainly observes the status of different turban-users, and how to deal with them, the main theme of attention to the different sides of turban and referring to it and making concepts form it, lies under this matter. In fact, widespread criticism of turban-users, especially rejecting the peace seeker turban-users and authorities, has resulted in the emergence of a major part of attention to this head-cover and its extensive plan in Persian literature.
ملخص الجهاز:
در واقع سیر اشارات و مضمونهای دستار در ادب فارسی نشان میدهد در قرون نخستین شعر فارسی و در کلام امثال فرخی و منوچهری، که شعر جنبۀ آفاقی داشته ، این سرپوش غالبا از حیث ویژگیهایی نظیر رنگ و شکل ، اسباب ترسیم ادبی پدیده هایی نظیر عناصر طبیعت شده است ؛ اما به طور خاص در سرتاسر دوره های ادب فارسی بویژه از قرون پنجم و ششم به بعد، که دستاربندان به عنوان صلاح ورزان ریاکار مورد انتقاد قرار گرفته اند، ذکر دستار در مقام مظهر و نماد آن طایفه در شعر فارسی رو به فزونی نهاده است و همان طورکه در شواهد شعری این نوشتار بیان خواهد شد از یک سو منتقدان بسیاری از سنایی و مولوی تا شاعران دوره های متأخر، نظیر ملک الشعرای بهار آن را در کلام خود به کار برده اند و از سوی دیگر نیز اقسام ایرادات ادبی اعم از تشبیه و کنایه ، رفته رفته به رد و طعن دستاربندان از طریق ذکر دستار آنها معطوف شده است .