خلاصة:
هدف این پژوهش بررسی روابط ساختاری بین رفتار اخلاقی و خرد با نقش واسطهای خودمهارگری بود. طرح این پژوهش، همبستگی و جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه جامع علمیکاربردی تهران در سال 1397 بود. 370 نفر به روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و سیاهه سبکهای رفتار اخلاقی (تقیلو، 2017)، مقیاس خودمهارگری (تانجنی، بامیستر و بون، 2004) و مقیاس خردمندی (اشمیت، مالدون و پاندرز، 2012) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها نشان داد که اثر خودمهارگری بر مردممحوری اخلاقی و وظیفهمحوری اخلاقی بهصورت مستقیم و در جهت مثبت و بر خودمحوری اخلاقی بهصورت مستقیم و در جهت منفی بود. اثر مستقیم خرد نیز بر خودمهارگری مثبت معنادار بود ولی بر مردممحوری، وظیفهمحوری و خودمحوری اخلاقی معنادار نبود. اگرچه خرد از طریق نقش واسطهای خودمهارگری، بر مردممحوری و وظیفهمحوری اخلاقی تأثیر مثبت و بر خودمحوری اخلاقی تأثیر منفی داشت که نشانگر اهمیت نقش خودمهارگری است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برای ترویج رفتار اخلاقی، بهتر است بر تقویت خودمهارگری در برنامهریزیهای تربیتی و آموزشی تأکید شود.