خلاصة:
معماری بناهای مسکونی در دوره قاجاریه از محرمیتها و رعایت فضاهای بیرونی و اندرونی و طرحهای دلباز به همراه رعایت اصول ارتباطات و محرمیتها، به معماری غربگرای پهلوی اول و بخصوص پهلوی دوم رسید. این غربگرایی بهخصوص در ساختمانهای مسکونی رخنه کرده تا جایی که فضاهای اندرونی، طرحهای ترکی و اتاقسازیها در اطراف حیاط به فراموشی سپرده شد و معماری ارزشمند ایرانی دستخوش سردرگمی و پریشانی شد. در این مقاله تلاش شده مسیر حرکتی معماری ساختمانهای مسکونی از دوره قاجار تا پهلوی دوم مورد برسی قرار گیرد، که این تحولات باعث تحول در فرم پلانها در این دورهها نیز بوده. روش پژوهش در نگارش این مقاله بهصورت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری دادهها بهصورت اسنادی و کتابخانهای بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که معماری دوره قاجاریه که بهحق اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقاء بخشیده درنهایت به معماری دوره پهلوی اول با الگوگیری از کشورهای شرقی و تلفیق با معماری سنتی و سپس به معماری دوره پهلوی دوم با الگوی غربگرایی وبی هویتی رسیده است.
ملخص الجهاز:
اگرچه در اوایل دوره پهلوی تلاش میشد ساختمانسازی مسکونی نزدیک به دوره قاجار باشد لیکن با ورود معماران تحصیلکرده از خارج از ایران و تزریق فرهنگ بیگانه به این معماری بوده و در دوره پهلوی دوم این تغییرات به اوج خود رسیده .
ازاینرو اهداف این پروژه عبارتاند از: 1: شناسایی عوامل ماثر بر تغییرات مسکن در این سه دوره 2:برسی تغییرات فرم پلآنهای مسکونی در این سه دوره سوال : چگونه در معماری معاصر ایران پلآنهای مسکونی با حریم دوره قاجار به پلانها و فرم های برون گرای پهلوی تبدیل می شوند؟ 2-اهمیت وضرورت تحقیق ضرورت توجه به فرهنگ و تاثیر آن در شکل گیری اماکن توصیه لازم در جهت حفظ ارزشهای فرهنگی و میراث ملی در فضای جمعی شهر می باشد.
شهرسازی نوین و سال های ۱۳۰۰ ش با روی کار آمدن رضاخان نشان داد که آهنگ تغییرات و تحولات در زمینه شهرسازی به گونه های غیر منتظره شتاب گرفته است ساختار قدرت در دوره پهلوی اول بهره همه جانبه از اهرم های مناسب و جدیدی بود که توانست جامعه را بیشتر به شکل روانی، زیر اقتدار خود در آورد.