خلاصة:
پدیده حاشیهنشینی پدیدهای شهری است که با توجه به رشد شهرنشینی بیرویه در جهان، ایران و وجود مهاجرتهای روستا ـ شهری شکل گرفته و گسترش یافته است، حاشیهنشینی بهعنوان برهم زننده تعادل فیزیکی شهرها، نشاندهنده توسعه ناموزون شهری و منطقهای است و دغدغه بسیاری از متخصصین شهری، جامعهشناسان، معماران و غیره است. حرکات جمعیتی معمولا در دو بخش اساسی قابل بررسی هستند: یکی کنترل مرگ و میر و افزایش جمعیت و دیگری جابجایی جمعیت که همان مهاجرت از مکانی به مکان دیگر است و در جوامع جدید عمدتا این جابجایی از اجتماعات کوچک و منزوی بهسوی اجتماعات بزرگ و از روستا به شهرهاست. درهرحال، افزایش جمعیت در اجتماعات کوچک و به هم خوردن تعادلهای حیاتی در آنجا و از سویی میل شدید افراد به شهرنشینی و قرار گرفتن در اجتماعات بزرگ، گرایشی است که از قرن نوزدهم در اروپا و آمریکا و از نیمه دوم قرن بیستم در کشورهای درحالتوسعه باعث دگرگونی عمیق در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی کشورهای مزبور شده است. مهاجرت یکی از عوامل تغییر جمعیت در جوامع و سکونتگاههای انسانی است. این عامل در کنار زاد و ولد و مرگ و میر تعیینکننده تعداد جمعیت در هر سکونتگاه شهری میباشد؛ لذا در این پژوهش هدف بررسی رابطه بین مهاجرت شهری و افزایش حاشیهنشینی شهرهای بزرگ میباشد که به بررسی توصیفی و درنهایت به بیان نتیجهگیری و ارائه پیشنهادات پرداخته شده است.
واژههای کلیدی:
ملخص الجهاز:
اشتغال افراد حاشیه نشین در مشاغل غیر رسمی و کاذب، وجود ساخت و ساز های غیر مجاز، عدم توانایی شهرداریها برای ارایه ی خدمات مناسب در این مناطق، آلودگی محیط زیست، اثرات نامطلوب فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این مناطق بر کل سیستم شهری، افزایش جرم و انحرافات در این مناطق همه و همه از جمله آثار مخرب و مضر حاشیهنشینی، چه بر روی ساکنان آن مناطق و چه بر روی دیگر افراد ساکن در شهرهای بزرگ میباشند (اوغلی، 1386: 96).
و به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته، نتایج تحقیق حاکی از آن است مهم ترین عامل ایجاد و گسترش این محلات در شهر کرمان مهاجرت از محیط های کوچک روستایی– شهری میباشد که خود ناشی از جاذبه های اقتصادی شهر کرمان مانند (دسترسی به شغل بهتر و افزایش درآمد) و دافعه های اقتصادی شهرها و روستاهای اطراف (درآمد کم، دسترسی به امکانات) و دافعه های اجتماعی – فرهنگی در محل سکونت قبلی (پایین بودن ارزش کار و فراهم نبودن زمینه برای پیشرفت)، بوده است.
اشتغال افراد حاشیه نشین در مشاغل غیر رسمی و کاذب، وجود ساخت و سازهای غیر مجاز، عدم توانایی شهرداریها برای ارائه خدمات مناسب در این مناطق، آلودگی محیط زیست، اثرات نامطلوب فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این مناطق بر کل سیستم شهر، افزایش جرم و انحرافات در این مناطق، همه و همه از جمله آثار مخرب و مضر حاشیهنشینی است و در یک جمع بندی نهایی میتوان گفت که مهاجرت یکی از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری این محلات میباشد که خود تحت تأثیر جاذبه های اقتصاد شهری، دافعه های اقتصاد محل سکونت قبلی و دافعه های اجتماعی- فرهنگی محل سکونت قبلی است.