خلاصة:
در قرائات متعددی که برای قرآن کریم نقل شده است، برخی کلمات قرآن به صور گوناگون دیده میشود بهگونهای که حکم مستنبط از قرآن بر اساس هر قرائت، متفاوت از قرائت دیگر است. این نکته بحث حجیّت و عدم حجیّت قرائات را مطرح کرده است. آیتالله العظمی فاضل لنکرانی اعتقاد به تواتر و عدم تواتر قرائات را مبنای حجیّت و عدم حجیّت استناد حکم شرعی به قرائات میداند. مقاله حاضر به تبیین نظر و ادله ایشان بر عدم تواتر قرائات میپردازد. درنهایت با استفاده از مجموع دیدگاههای ایشان و با ضمیمهکردن دیدگاه قاریان مبنی بر اینکه قرائات نباید با یکدیگر تعارض داشته باشند، به دیدگاه استاد مبنی بر اینکه قرآنیت هر کلامی متوقف بر تواتر است و تواتر غیر از تصحیح سند، نقشی در رفع تعارض محتوای قرائات ندارد، نتیجه میگیرد که اگر بهفرض درموردی تعارض حاصل شد، ناچار از اعمال قواعد تعارض درباره قرائات خواهیم بود و مجالی برای ادعای حجیّت قرائات و جواز استناد حکم شرعی به آنها باقی نمیماند.
In several readings quoted on the Holy Quran, a number of Quranic
words are seen in different forms such that the rulings understood from
the Holy Quran differ from one reading to another. This has raised the
issue of authority or non-authority of readings. Ayatollah Al-'Ozma Fazel
Lankarani believes that the successive transmission or the lack of it is the
basis for the authority or non-authority of the reliance of a rule of law on
the readings. The present article explains his views and arguments about
the lack of successive transmission of the readings. Finally, using totally
his views and adding the views of the readers of the Holy Quran - that
there should not be any disagreement among readings - to his view - that
the Quranic nature of every word depends on the successive transmission
and it has no role in removing the controversy of the contents of the
readings but correcting the sanad -, it is concluded that given the
controversy in any case, it is necessary to exercise the rules of
controversy on the readings and there remains no room for claiming the
authority of the readings and the permission for the reliance of the rule of
law on them.
ملخص الجهاز:
ایشان افزون بر کتاب مدخلالتفسیر (فاضل موحدى لنکرانى، 1386، ص134)، در بحثهای اصولی خود بدان پرداخته است (همو، 1381، ج3، ص149) و برخی افزون بر جواز استناد حکم شرعی به قرائات، لزوم جمع میان قرائات متفاوت را درصورت تعارض آنها پیامد اعتقاد به تواتر قرائات دانسته است (طباطبایى مجاهد، [بیتا]، ص325).
دراینباره بهرغم آنکه برخی فقیهان شیعه، قرائات سبعه را متواتر میدانند (علامه حلّی، 1414، ج1، ص115/ عاملی، 1424، ج2، ص39) و اینکه برخی محدثان همچون شیخ حرّ عاملی روایات مربوط به قرائات را ذیل عنوان «باب وجوبالقرائة فیالصلاة و غیرها بالقرائات السبعة المتواترة دون الشواذّ والمرویّة» جمع کرده است و بیانگر اعتقاد وی به تواتر قرائات میباشد (حرّ عاملی، 1414، ج4، ص821)، معظمله با اعتقاد به عدم تواتر قرائات (فاضل موحدی لنکرانی، 1386، ص152)، به بررسی و نقد دیدگاه قائلان به تواتر قرائات پرداخته است (همان، 1386، ص146ـ152) و با بیان اینکه به مشهور علمای اهل سنّت نسبت داده شده که قرائات سبع (ابنجزری، [بیتا]، ج1، ص13/ دمیاطى، 1422، ص8) یا قرائات عشر (زرقانی، 1416، ج1، ص430) متواتر بوده و ظاهراً مقصود آنان تواتر از پیامبر اکرم( است و برخی پا را فراتر نهاده و ادعای عدم تواتر قرائات سبع را بهدلیل اینکه مستلزم عدم تواتر قرآن است، کفر دانسته است (همان، ص428)، بر این باور است که اجماع مسلمانان از جمیع نحلهها، فرق و مذاهب، بر این است که ثبوت و اتصاف کلامی به قرآن بودن، منحصر به طریق تواتر است و معروف بین شیعه امامیه و گروهی از محققین اهل سنّت بلکه مشهور آنان، آن است که قرائات (سبع یا عشر) متواتر نیست (ابنجزری، [بیتا]، ج1، ص13/ زرقانی، 1416، ص428/ مقدسى، 1424، ص136ـ137)، بلکه برخی از قرائات اجتهاد قاری و برخی منقول به خبر واحد است (فاضل موحدی لنکرانی، 1386، ص135)؛ برایناساس قرائات یادشده متواتر نیستند و ازاینحیث حجیّتی ندارند تا مستند حکم شرعی قرار گیرند.