خلاصة:
در چند دهه گذشته رویکرد ناب بهعنوان یک روش بهینهسازی و بهبود مستمر فرآیندهای سازمانی شناختهشده است که در صورت استقرار موفقیتآمیز آن، توسعه پایدار سازمانها از طریق بهبود مستمر فرآیندها و رضایت مشتریان فراهم میشود. هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی بازمهندسی فرآیندهای آموزشی دانشگاه براساس الزامات سازمان ناب با استفاده از رویکرد پژوهشی آمیخته اکتشافی بوده است. در بخش کیفی، جامعه آماری متشکل از خبرگان و مسئولان اجرایی دانشگاهی مرتبط با فرآیندهای آموزشی دانشگاه بود که تعداد 18 نفر از آنها بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتهاند. برای تحلیل دادهها از تکنیک تحلیل مضمون (تم) و برای اطمینان از روایی پژوهش، از روش بررسی توسط اعضاء (مصاحبه شوندگان) و چند سویهنگری منابع دادهها و برای محاسبه پایایی کدگذاریهای انجام شده، از روشهای پایایی باز آزمون و پایایی توافق درون موضوعی (توافق بین دو کدگذار) استفاده گردید. تحلیل دادههای کیفی نشان داد، تعداد 47 کد توصیفی(مضمون سازمان دهنده) شناسایی شد که نهایتاً به 7 تم اصلی (مضمون فراگیر) شامل فرآیندهای تدوین برنامه کلان آموزشی دانشگاه، گسترش کمّی و کیفی آموزشی دانشگاه، تدوین و بازنگری برنامه درسی، شناسایی، جذب، گزینش، پذیرش و ثبتنام دانشجویان، یاددهی و یادگیری، نظارت و تضمین کیفیت یاددهی/یادگیری و فرآیند دانشآموختگی و ارتباط با دانشآموختگان تبدیل گردید. در بخش کمّی پژوهش، برای اعتباریابی الگو از روشهای روایی محتوایی(CVR) و(CVI) و بررسی روایی آزمون ساخته شده از طریق روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از تحلیل مسیر و نرم افزار آماری لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد هر یک از ابعاد و مؤلفههای تشکیل دهنده الگوی بازمهندسی فرآیندهای آموزشی دانشگاه براساس الزامات سازمان ناب از اعتبار مناسبی برخوردار است.
The purpose of this paper is to design and validate the reengineering model of university educational processes based on lean organization requirements using a mixed exploratory research approach. In the qualitative section, the statistical population consisted of experts and educational process executives of the university in which 18 persons were purposefully selected and interviewed in a semi-structured manner. Following, Thematic (Theme) Analysis Technique has been applied to analyze the data. To ensure the validity of the research, the interviewers' inquiry approach has been used through a multidimensional perspective of the data sources; to calculate the reliability of the performed coding, the "test-retest" and "intrasubject validity"(Agreement between two coders) methods have been exploited. Qualitative data analysis showed that 47 descriptive codes (organizer themes) were identified that eventually led to 7 major themes (inclusive themes) including university macro curriculum development processes, university qualitative and quantitative curriculum development, recognition, assimilation, selection, recruitment, enrollment of students, teaching and learning, supervision and ensuring the quality of teaching/learning, and the alumni process and communicating alumni. In the quantitative part of the study, content validity (CVR) and (CVI) methods were used to validate the model. To verify the validity of the construct test (confirmatory factor analysis), path analysis and LISREL statistical software has been used. The results showed that each one of the dimensions and components that constitute the reengineering model of university educational processes based on the requirements of the lean organization is well validated.
ملخص الجهاز:
(٢٠١٦ ,Balzer et al ) بنابراين ، درحال حاضر دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي با موارد و مسايل زيادي مانند؛ کم توجهي به نياز و تقاضاي مشتريان ، افت کيفيت ستانده ها، فقدان مديريت عملکرد کارآ و بهبود مستمر در سيستم ، ناتواني در شناسايي و انتقال يک اقدام مناسب ، به موقع ٣و مؤثر٤به همه کارکنان دانشگاهي و اقدام هاي غيرضرور و وجود اتلاف هاي زياد درطول فرآيندهاي دانشگاه ، درک و تصور ناصحيح از فرآيندهاي دانشگاهي و توسعه صحيح آن ، تغييرات ايجاد شده در نياز و انتظارات مشتريان دانشگاه و تغييرات فناورانه در اين زمينه ، تغييرات اعمال شده در فرآيندهاي دانشگاهي در گذر زمان ، پيچيدگي و نبود شفافيت در فرآيندها، بالا رفتن هزينه ها، کمبود منابع و کاهش بودجه هاي دولتي، افت کارايي و اثربخشي ،٥ ساختار غيرمنعطف ، دستوري و مشتري محورنبودن آن ، پيامدهاي غيرقابل سنجش ٦و ديگر مسائلي که هم چنان مسئله آموزش عالي را به صورت عام و فرآيندهاي آموزشي دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي را به طور خاص با چالش مواجه کرده است ؛ روبرو هستند.
در اين راستا، ابتدا با بررسي اسناد و مرور نظام مند مطالعات علمي انجام شده (بخش اول کيفي)، با تهيه چارچوب نظري پژوهش زمينه لازم براي انجام بخش دوم کيفي با هدف شناسايي مؤلفه هاي الگوي بازمهندسي فرآيندهاي آموزشي دانشگاه براساس الزامات سازمان ناب از طريق مصاحبه با خبرگان دانشگاهي فراهم گرديد.