خلاصة:
چگونگی تأمین منافع عمومی از طریق بهینهیابی فردی مسأله روز اقتصاددانان در هر دو حوزة نظری و عملی است. چگونه میتوان افرادی را که با انگیزة خودخواهی بهدنبال بیشینهسازی منافع شخصی خود هستند به پیگیری منافع عمومی ترغیب کرد؟ در پاسخ به این پرسش، نظریهپردازان اقتصاد سیاسی جدید دستیابی به منافع عمومی از طریق بهینهیابی فردی را سادهانگارانه تلقی کرده و به اقتصاددانان پیشنهاد میدهند در هنگام توصیههای اقتصادی به سیاستمداران، این موضوع را در نظر بگیرند. براساس چارچوب تحلیلی آنان، رفتار عقلایی در شرایط اطلاعات ناقص اقتضا دارد که مردم عادی انگیزهای برای هزینه کردن در بخش کالاهای عمومی را نداشته و بهدنبال استفاده از سواری مجانی باشند. گروههای فشار و بوروکراتها از اطلاعات خود برای منفعت شخصی و ضرر منافع عمومی بهرهبرداری کرده و سیاستمداران نیز منافع عمومی را فدای حفظ قدرت کنند. این چارچوب تحلیلی، با الگوهای رفتاری در اسلام که یکی از آنها امام علی(ع) باشد، سازگاری ندارد. در چارچوب تحلیلیِ استنباطشده به روش توصیفی-تحلیلی از سخنان حضرت در نهج البلاغه، تأمین منافع عمومی در راستای انگیزة شخصی افراد برای منافع فردیشان قرار میگیرد. براساس این تحلیل، افراد منافع شخصی خود را در منفعت اخروی میبینند که تنها با جلب رضایت خداوند حاصل میشود. انگیزة بیشینهسازی رضایت خداوند، ضمن اینکه به رفتار عقلایی بازیگران اصلی جامعه جهت واحد میدهد، همة رفتارها را در تأمین منافع عمومی بسیح کرده و همافزایی بهوجود میآورد. تحقق این شرایط، بستگی به تربیت توحیدی افراد جامعه، وجود حکومت دینی و ولایتپذیری مردم دارد.
How to secure the public interest through individual optimization is the issue of economists' day in both the theoretical and practical fields. How can people who are selfishly motivated to maximize their personal interests be encouraged to pursue the public interest? In answering this question, the new political economy theorists view public interest through individual optimism as simplistic and suggest that economists take this into account when making economic advice to policy makers. According to their analytical framework, rational behavior in incomplete information demands that ordinary people have no incentive to spend in the public goods sector and seek the use of free rides. Pressure groups and bureaucrats exploit their information for self-interest and to the detriment of the public interest, and politicians sacrifice public interest for the sake of power. This analytical framework is incompatible with the behavioral patterns in Islam, one of which is Imam Ali (AS). In the context of the analytically deduced analytic method of the Prophet's words in Nahj al-Balagha, the provision of the public interest is in line with the personal motivation of the individual for their personal benefit. According to this analysis, individuals see their self-interest in the Hereafter benefit, which can only be obtained with the consent of God. The motivation to maximize God's satisfaction, while unifying the rational behavior of the major players in society, simplifies and enhances all behaviors to serve the public interest. The realization of these conditions depends on the monotheistic upbringing of the people of the community, the existence of religious rule and the provincialism of the people.
ملخص الجهاز:
بر اساس چارچوب تحليلي آنان ، رفتار عقلايي در شرايط اطلاعات ناقص اقتضا دارد که مردم عادي انگيزه اي براي هزينه کردن در بخش کالاهاي عمومي نداشته و به دنبال استفاده از سواري مجاني باشند و گروه هاي فشار و بوروکرات ها از اطلاعات خود براي منفعت شخصي و ضرر منافع عمومي بهره برداري کرده و سياستمداران نيز منافع عمومي را فداي حفظ قدرت کنند.
اين پژوهش ها که در ادامه به مهم ترين آنها اشاره خواهد شد، به سياست ها، برنامه ريزيها و وظايف اقتصادي حاکمان و کارگزاران آنها در چارچوب اهداف اقتصادي و فرااقتصادي اسلام پرداخته و تا حدودي ديدگاه هاي حضرت را توصيف ، تبيين و تحليل کرده است ؛ اما در اين ميان ، پژوهشي که با رويکرد اقتصاد سياسي جديد يعني تأمين منافع عمومي از طريق بهينه يابي فردي به سخنان حضرت نگريسته باشد، يافت نشد.
6) در ارتباط با رفتار بوروکرات ها، يافته هاي ويليام نيسکانن (William Niskanen) نشان داد که سازمان هاي بوروکراتيک به عنوان عرضه کننده انحصاري کالاهاي عمومي ، اين قدرت را دارند که از طريق اعمال نفوذ در کميته هاي قانون گذاري دستگاه مقننه ، رهبران سياسي منتخب مردم را تحت فشار قرار داده و به اتخاذ تصميماتي که مورد نظر خودشان است وادار کنند و بدين طريق مازاد مصرف کنندگان کالاهاي عمومي و ماليات دهندگان را که در صورت عرضه صددرصد کارآمد کالاهاي عمومي عايدشان مي شد، به نفع خود تصاحب کنند (٣١.