خلاصة:
برآمدن سلجوقیان و پایداری آنان، بهخصوص در دوره آلپ ارسلان و ملکشاه به کوشش سیاستنویسان فرهیختهای چون خواجه نظامالملک طوسی و متکلمانی چون امام محمد غزالی است که اولی بخش سیستمی و مدیریتی را با نوشتن سیرالملوک به عهده گرفت و دومی، بخش ایدئولوژیک و مباحث مربوط به سیاستمداری، ملکداری و رعایت عدالت از سوی حکومت را در نصیحهالملوک در نظر داشتند، به انجام رسید. این مقاله قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که نیت غزالی از نوشتن نصیحهالملوک چه بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سلجوقیان به علت فقدان سابقه مسلمانی و ملکداری؛ توأمان دو شیوه را در پیش گرفتند که بدون کمک سیاستنامهنویسان به فرجام نمیرسید: تأکید و سرمشق قرار دادن آیین سلطنت ایرانی و پافشاری بر نیکو اعتقادی و مسلمانی که هر دو مؤلفه تناسب نفوذ و قدرت را در برابر خلافت عباسی به نفع سلطنت سلاجقه برهم میزد و بنا به همین دلیل گذار غزالی از آرمانخواهی شرعی به واقعگرایی سیاسی نمود پیدا میکند. غزالی نهتنها قدرت نهاد سلطنت را به خداوند نسبت میدهد بلکه وجود این واقعیت را برای اجرای احکام شریعت لازم میداند. درواقع روبنای شریعتمحور که ظاهری بود؛ و زیربنای ایرانی، که بوروکراسی و سلطنت است، را شکل میدهد. این مقاله با کمک از روش ساختارگرایی و با چارچوب نظری «ساز و برگ ایدئولوژی دولت» قصد دارد نصیحهالملوک را از بُعد تعیینکنندگیِ سیاست ایرانی مورد تبیین و واکاوی قرار دهد.
The rise of the Seljuks and their persistence, especially in the Alps Arsalan and Malekshah, was effort by well-educated politicians such as Nizam al-Mulk al-Tusi and theologians such as Imam Mohammed al-Ghazali who first wrote the systemic and managerial section And second, the ideological section and discussions of government policy, and justice in Nasihat al-Muluk. This article seeks to answer the question of what was al-Ghazali's intention to write the Nasihat of al-Muluk. The findings show that the Seljuks, due to their lack of Muslim and kingdom history, proceeded in two ways that would not have been possible without the help of mirror writers: the emphasis on exemplifying the Iranian monarchy and insisting on the good faith of both Muslims. And it disrupts power against the Abbasid caliphate for the sake of the monarchy, and so al-Ghazali's transition from religious idealism to political realism becomes apparent. Ghazali not only attributes the power of the institution of monarchy to God, but also considers the existence of this fact to be necessary for the implementation of the law. In fact, the Shari'a superstructure was Appearance, and the Iranian base underlying the bureaucracy and monarchy. This article aims to elaborate on Nasihat al-Muluk from the decisive aspect of Iranian politics with the help of the structurlism method and the theoretical framework of the " Ideological State Apparatuses ".
ملخص الجهاز:
روبنای شریعت نامه و زیربنای سیاست نامه در نصیحه الملوک غزالی براساس متن تحولات سیاسی سلجوقیان * روح اله اسلامی ** سید هاشم منیری چکیده برآمدن سلجوقیان و پایداری آنان ، به ویژه در دوره آلپ ارسلان و ملکشاه ــ به کوشش سیاسـت نویسـان فرهیختـه ای چـون خواجـه نظـام الملـک طوسـی و متکلمانی چون امام محمد غزالی امکان پذیر شد که اولی، بخـش سیسـتمی و مدیریتی را با نوشتن سیرالملوک به عهده گرفت و دومی، بخش ایدئولوژیک و مباحث مربوط به سیاست مداری، ملک داری، و رعایت عدالت توسط حکومت * (نویسنده مسئول ) استادیار علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران ، (eslami.
پطروشفسکی نیـز بـر راهبـرد ضدفلسـفی غزالـی تأکیـد مـیکنـد و بـه روش ساختارگرایی مارکسیستی، پیدایش تضاد طبقاتی در خلافـت بغـداد را دلیـل اصـلی پیدایش مذاهب اسماعیلی و سـپس ، منازعـه آنـان بـا سـلاطین سـلجوقی مـیدانـد (پطروشفسکی، ١٣٦٣)؛ این درحالی است که براسـاس یافتـه هـای نوشـتار حاضـر، درگیری با اقلیت های شیعه مذهبی مانند اسماعیلیه و کافر خواندن آنان از سـه طـرف خلیفه بغداد، سلجوقیان ، و متکلمانی چون غزالی، سبب شد که آن ها تلاش کننـد تـا به مشروعیت حاکمان آسیب برسانند.
پژوهش های موجود در مورد اندیشه سیاسی غزالی فرضیه شیوه استدلال نقطه قوت و ضعف غزالی، به تدریج موضع خود را از براساس ابزارهای ایدئولوژیک دولت محوریت خلافت به سوی لوئی آلتوسر بر این نظر است که همکاری میان خلیفه و سلطان نهادهایی چون مدارس نظامیه ، خانقاه ها، صفی با تلفیق الگوهای نظری تغییر میدهد و درنهایت ، در دو نظام مراقبت و جاسوسی، شیوه های فوکو و آلتوسر، به جایگاه اندیشه امید صفی رسالۀ سیاسی آخر خود بر تزریق ایدئولوژی سلجوقی به جامعه محوریت سلطنت تأکید می کند.