خلاصة:
وقتی امیر مومنان(ع) در کوفه به شهادت رسید، دشمنان زخمخورده در اندیشه اهانت به ساحت مقدس ایشان بودند. طرفداران امویان و بازماندگان خوارج نهروان دو تهدید جدی به شمار میرفتند که جسارت آنان به محل خاکسپاری حضرت، واکنش سخت دوستداران امیر مومنان(ع) را در پی میداشت و به درگیری میانجامید. ازاینرو توصیه به مخفی بودن قبر، از جانب خود امام علی بن ابیطالب(ع) بوده است. البته این مخفی بودن مقطعی، و نه همیشگی و تا از بین رفتن خطر اهانت دشمنان بود. در این مدت سه امام شیعه بارها به زیارت مولیالموحدین در نجف اشرف میرفتند و با عنایت به اینکه نبایستی این مکان شریف همیشه مخفی میماند، برخی از یاران خویش را همراه میبردند و حتی به آنان اجازه میدادند که سایر دوستانشان را از محل دفن امام آگاه کنند تا از برکات و آثار فراوان زیارت حضرت بهرهمند شوند. میتوان اذعان داشت که بیشترین معارف ما در باب زیارت امیر مومنان(ع) از همین دوره به یادگار مانده است.
عندما استشهد أمیر المؤمن نی علیه السلام فی مسجد الکوفة، تراود الأعداء فکرة الإهانة ببدنه
الطاهر. ویعد آنذاک الأمویون والبقیة الباقیة من خوارج نهروان تحدیا جدیا، حیث کانت تتبع إهانتهم
بمدفن الإمام علیه السلام ردا قاسیا من جانب محبیه وکانت تؤدی إلی فتنة کبیرة، ولذلک أوصی الإمام
علیه الس الم بکون قبره مخفیا. وذلک الخفاء کان مؤقتا ویستمر حتی إزالة خطر إهانة الأعداء. وفی
أثناء تلک الأیام کان ثلاثة أئمة للشیعة یزورون مدفن مولی الموحدین أمیر المؤمن نی فی النجف الأشرف
ونظرا لأن هذا المکان الشریف لا ینبغی أن یکون مخفیا دائما، فکانوا یأخذون معهم بعض أصحابهم إلیه
وکانوا یسمحون أیضا أن یخبروا الأصحاب بعض أصدقائهم لکی یتمتع الآخرین من ال ربکات والآثار
الإیجابیة الکامنة فی زیارة الإمام علیه الس الم. ولذلک یمکن أن نع رتف أن أکثر المعارف التی وصلت
إلینا فی باب زیارة أمیر المؤمنین علیه الس الم تتعلق بهذه الفترة أی ف رتة الخفاء.
When Amir Al-Mu’minin (a) was martyred in Kufa, his bitter enemies dreamed
about insulting his holy grave. Adherent of Umayyad and remaining Khawarij
from Nahrawan were counted as two most serious threats to carry out the insult
which would cause a strong reaction of Amir al-Mu’minin’s followers and
eventually would lead to a serious disturbance. Thus, the concealment of the
grave was advised by Imam Ali (a) himself. However, the concealment was
temporary and limited to the threat of insulting the grave. Nonetheless, during
this period three Shi’a Imams visited his grave for several times and considering
that this holy place should not have remained hidden forever, they took
some of their close companions with them to inform them about the location
of Imam Ali’s grave. Remarkably, most of our teachings and scriptures about
the Ziyara of Amir al-Mu’minin (a) is from this period.
Keywords: Najaf, Ziyara, Amir al-Mu’minin (a) (Commander of the Faithful),
concealment of the grave
ملخص الجهاز:
شیخ مفید از سخن یکی از غلامان امیر مؤمنان7 یاد میکند که گفته است: امام به حسن و حسین8 فرموده بود: آنگاه که من از دنیا رفتم، مرا بر تابوتى حمل کنید و از خانه بیرون ببرید و شما دنبال تابوت را بگیرید؛ زیرا جلوى آن برداشته شود، و رنج برداشتن جلوى آن را از گردن شما کفایت کنند.
به گفته عمر بن یزید، وقتى که امام جعفر صادق7 در حیره بودند، مکرر در خدمت آن حضرت برای زیارت امیر مؤمنان7 به غری آمدیم (ابن طاووس، 1368، ص63).
یزید بن عمر بن طلحه روایت میکند: زمانى که امام صادق7 در حیره بودند، تحقق وعده زیارت امیر مؤمنان7 را که پیشتر پیشنهاد فرموده بود، مژده داد و همراه امام و فرزندش اسماعیل حرکت کردیم و آنگاه امام، بین حیره و نجف، جنب ریگهاى سفید و روشن آنجا پیاده شد و اسماعیل نیز از مرکب به زیر آمد و من هم از مرکب پایین آمدم.
صفوان جمال که در زیارت امیر مؤمنان7 همراه امام صادق7 بود از حضرت پرسید: «آقای من، آیا اجازه میدهید که دوستان کوفی خودمان را از این محل آگاه کنم؟» امام اجازه فرمود و مبلغی را نیز برای اصلاح و تعمیر قبر به صفوان داد (ابن طاووس، 1368ق، ص95).
امام صادق7 افزون بر نوح7 از حضرت آدم7 نیز یاد کرده و به این نکته اشاره فرموده است که نوح پیامبر7 پیکر او را از مکه به غری آورد و در آنجا به خاک سپرد (ابن قولویه، 1356، ص38).