خلاصة:
آنچه تاکنون کمتر بدان پرداختهاند، گفتار عارفان در نقد علم و معرفت است. در بادی امر نقد معرفت به وسیلة کسانی که خود به عنوان عارف؛ یعنی صاحب معرفت شناخته میشوند، در تناقض است، اما همین تناقض تأمل در ماهیت و ساختار حقیقی معرفت در نزد آنها را ایجاب میکند. محمدبن عبدالله نفّری در المواقف هفتادوهفت موقف را در طریق عارف عنوان میکند که نظم مشخصی ندارد، اما به لحاظ ساختار و محتوا از الگویی پیروی میکنند که بنا بر نام «موقف/ ایستگاه» میتوان آن را توقف نامید. وقفه به معنای مدت زمان تأمل است تا عارف نسبت به جایگاه خود آگاهی یابد. گواه این مدعا آن است که اکثر موقفها با کلامی سلبی و منفی به پایان میرسند. ساختار مواقف ساختار مبتنی بر طریق سلبی است؛ چراکه سراسر این اثر در مورد نفی مقام وقفه است. هدف این جستار بیان ماهیت مقام وقفه، مبانی طریق سلبی و الهیات تنزیهی در اندیشة نفّری است که به روش تحلیلی ـ تطبیقی در سه بُعد وجودی، معرفتشناختی و زبانشناختی انجام میشود. نتایج این جستار حاکی از آن است که متن نفّری به لحاظ هستیشناسی پیش از آثار ابنعربی زمینة توجه به ذات حقّ و تأمل در مفهوم عدم را فراهم آورده است؛ حقیقت معرفت در نزد نفّری، جهل عالمانه و حیرت است و زبان متناقض و گنگ او بیانگر کلام سلبی است.
Mystics' views on the critique of knowledge is a subject that has been less addressed so far. In essence, it seems that critique of knowledge by those who are mystics, that is, are known to have knowledge, to be a contradiction. But this contradiction leads us to reflect on the true nature and structure of knowledge in the eyes of mystics. Muhammad ibn Abd al-Jabbar ibn al-Hasan Al-Niffari in his book, Al-Kitab al-Mawaqif (The Book of Standings) talks about seventy-seven ‘mawqif’ (standings/stayings) in the process of the mystic's spiritual journey. They do not have a definite order, but they follow a pattern of structure and content. Another term is ‘waqfih’ that refers to a period of contemplation in which the mystic becomes aware of his position. The structure of al-Kitab al-Mawaqif is based on the negative theology; all of the book is about negation of the position of ‘waqfih’, and in the most positions, the author ends his speech with negative words. The aim of present article is to consider the role of ‘waqfih’ and the elements of the negative theology in the thoughts of Al-Niffari. The research is done from three perspective: existential, epistemological and linguistic by using an analytical-comparative method. The results indicate that Al-Niffari in his book, before Ibn Arabi, have ontologically provided the basis for attention to the Divine essence and the concept of non-existence. According to Al-Niffari, the reality of knowledge is “wise ignorance” and astonishment, and his mute and contradictory language refers to his negative speech.
ملخص الجهاز:
طريق سلبي و الهيات تنزيهي وقفه در المواقف عبدالجبار نفري منيره طليعه بخش * ـ غلامحسين غلامحسين زاده ** دانشجوي دکتري زبان و ادبيات عرفاني دانشگاه تربيت مدرس ـ استاد تمام زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تربيت مدرس چکيده آنچه تاکنون کمتر بدان پرداخته اند، گفتار عارفان در نقد علم و معرفت است .
هدف اين جستار بيان ماهيت مقام وقفه ، مباني طريق سلبي و الهيات تنزيهي در انديشۀ نفري است که به روش تحليلي ـ تطبيقي در سه بعد وجودي، معرفت شناختي و زبان شناختي انجام ميشود.
نتايج اين جستار حاکي از آن است که متن نفري به لحاظ هستيشناسي پيش از آثار ابن عربي زمينۀ توجه به ذات حق و تأمل در مفهوم عدم را فراهم آورده است ؛ حقيقت معرفت در نزد نفري، جهل عالمانه و حيرت است و زبان متناقض و گنگ او بيانگر کلام سلبي است .
تکاورنژاد (١٣٩١)، در پايان نامۀ ارشد خود با عنوان «تحقيق و ترجمۀ کتاب المواقف محمد عبدالجبار نفري»، اين کتاب را ترجمه کرده و در باب برخي مفاهيم آن توضيح داده است .
در هيچ يک از کتب عرفاني مشهور از جمله شرح التعرف ، رسالۀ قشيريه ، کشف المحجوب و تذکرةالاولياء و منازل السائرين خواجه عبدالله انصاري به وقفه و توقف در مسير حق اشاره نشده است ، اما با توجه به ويژگيها و شاخصه هايي که نفري براي وقفه و موقف ذکر ميکند، ميتوان گفت زبان سلبي و تنزيهي او به جهت تهيساختن سالک از ادعاي معرفت و عرفان است .