خلاصة:
در پژوهش حاضر، اخبار پانزدهگانهای با رویکرد «تشخص» مهدی موعود (عج) از مراجع روایی کهن «عامه» استخراج، سپس با بررسی آرای رجالیان این فرقه، فاقد اعتبار سندی تشخیص داده شد. با استفاده از روش «تاریخگذاری» بر اساس گزارههای معتبر، مبادی «وضع» و همچنین سازگاری اخبار با ساختارهای شخصیتی «متمهدیان» مطابقت تام پیدا نمود و در نتیجه، همسانی آنها، زمان دقیق و در برخی دیگر، زمان نسبی وضع و نیز نقش مستقیم «سیاستمداران»، در ایجاد برساختگی و سپس راهیابی آنها به مصادر عامه به اثبات رسید.
In this paper, fifteen hadiths with the approach of embodying and indicating the Promised Mahdi (AS) were extracted from the old Sunni hadith books. Then through examining the opinions of biographical (rijal) documents of this denomination, it was found that they are all invalid. Using the method of dating based on valid propositions, the origins of fabrication as well as the compatibility of the hadiths with the personality attributes of false Mahdis (who were introduced as Mahdi) were completely matched. As a result, their similarity, the exact time, and in some others, the relative time of forgery as well as the direct role of politicians in the fabrication, and then their entry into Sunni hadith books were proven.
ملخص الجهاز:
· تاريخ گذاري و مبادي اخبار موضوعه «متمهديان » در مصادر عامه 3 سيد مرتضي ميرسراجي ١، احمد مرادخاني ٢، علي اصغر تجري (تاريخ دريافت مقاله : ٩٩/٣/٢٤ - تاريخ پذيرش مقاله : ٩٩/٦/٣٠) چکيده در پژوهش حاضر، اخبار پانزده گانه اي با رويکرد «تشخص » مهدي موعود (عج ) از مراجع روايي کهن «عامه » استخراج ، سپس با بررسي آراي رجاليان اين فرقه ، فاقد اعتبار سندي تشخيص داده شد.
اخبار موضوعه ، امام مهدي (عج )، تاريخ گذاري حديث ، مبادي وضع ، متمهديان، مصادر عامه · مستخرج از پايان نامۀ دکتري با عنوان : «واکاوي شخصيت هاي نشانه اي عصر قيام و ظهور در روايات مهدويت ».
رجاليان عامه روايات «مرسل » «حسن » را «حجت » ندانسته [٩، ج ٧، ص١١٥] و او را «مدلس » خوانده اند [٢٩، ج١، ص٥٧]؛ سند خبر چهارم موقوف به «مجاهد» و «ليث » در طريق ، «ضعيف » [٣٢، ج٣، ص٤٢٠]؛ ناقل خبر پنجم ، «نامشخص » در خبر ششم ، اصحاب «عبدلله بن مسعود»، پنج نفرند که در همه آن ها «عيب » است [٢٨، ج٥، ص ١٨] و «محمدبن خالد» [٣٠، ج٢، ص٥٧٦]، در دو خبر آخر «مجهول » و استناد تمام اخبار فاقد اعتبار است .
مبادي -تاريخ گذاري خبر از دو جنبه خارج نيست يا روحاني مسيحي روايتي برساخته تا نزد مهدي عباسي ، ارج پيدا کند؛ يا حاميان دستگاه عباسي براي مشروعيت بخشي و تحکيم پايه هاي قدرت و تعظيم منزلت خليفۀ سوم در نزد مردم، خبري برساخته اند و به روحاني مسيحي نسبت داده اند که احتمال دوم بيشتر متصور است ؛ زيرا از اخبار برساختۀ «بخش ٧ و ١٠»، به تمايل فراوان اين خاندان به مقام «مهدويت » پي برده مي شود.