خلاصة:
پژوهش حاضر در نظر دارد این مسئله را به پرسش بکشد که زنان روستایی چه درکی از توانمندی خود دارند. روش بررسی این سؤال با رویکرد کیفی و با بهرهگیری از روش گراندد تئوری است. جامعه مورد مطالعه شامل زنان روستایی ساکن در 11 روستای حومه شهر ایلام است؛ که بر اساس نمونهگیری هدفمند تعداد 30 نفر از آنان مورد مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته قرار گرفت. استراتژی تحلیل دادهها بر مبنای کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و انتخابی بوده که محصول آن در یک مدل پارادایمی ترسیم گردید؛ بر این اساس تعداد 35 مفهوم و 11 مقوله به دست آمد؛ که نظریه مبنایی در مدل استخراج شده، هژمونی گفتمان جنسیتی است. بر مبنای این نظریه زنان روستایی مورد مطالعه با موانعی از قبیل بسته بودن سیستم اقتصادی، فقدان حمایت نهادی، عدم دسترسی به مراکز مشاورهای و موانع فرهنگی برای توانمندی خود مواجه هستند.
The present research intends to take this issue into the question that rural women have what perception of their empowerment. The research method is qualitative approach using grounded theory. The study population consists of rural women resident in 11 villages in the suburb of Ilam which is based on purposive sampling 30 of them were interviewed semi-structured. The strategy of data analysis is based on three-steps open coding axial and selective, which its product was drawn in a paradigmatic model. Accordingly, 35 concepts and 11 categories were obtained. Which basic theory in derived model is Hegemonic Discourse of Gender. According to this theory, studied rural women are encountered with obstacles such as closed economic system, lack of institutional support, lack of access to these centers and cultural barriers to their ability.
ملخص الجهاز:
در پژوهش های خارجی و داخلی فرآیند پژوهش حاضر طی نشده است ؛ به طوری که در هیچ یک ، چگونگی درک زنان روستایی از توانمندی خود مورد توجه نبوده است ؛ و عمدتاً از روش کمی و برخی شاخص های معدود استفاده گردیده ، با این حال در پژوهشی تحت عنوان جامعه شناختی توانمندی اجتماعی و اقتصادی ، درک بومی از آن ، عوامل مؤثر بر رشد آن و موانع در جامعه زنان روستایی که توسط فرضی زاده و همکاران (١٣٩٢)، انجام شد، از روش کیفی استفاده شده که در آن صرفاً مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی مد نظر بوده است ؛ اما در پژوهش حاضر که به روش کیفی انجام می شود، چگونگی درک زنان روستایی حومه ی ایلام از توانمندی خود، عرصه های مورد علاقه ی زنان در اجتماعات 1 روستایی و همچنین ارائه ی رویکردی همه جانبه نگرانه با استفاده از نظریه ی مبنایی در زمینه ی توانمندسازی زنان روستایی مد نظر است .
(٢٠٠٧) Awumbila در پژوهشی تحت عنوان پیامدهای استراتژی کاهش فقر نشان می دهد که پایدار شدن استراتژی به وجود آمدن برنامه های ضد فقر و توانمندسازی زنان و بالا بردن ظرفیت آن ها در سطوح قدرت در روابطشان و حل و فصل برابری جنسیتی به عنوان روش های مؤثر برای مبارزه با فقر و گرسنگی و بیماری و محرک و ارتقادهنده توسعه ی پایدار می باشد و یکپارچه سازی اقتصاد جهانی ـ بقا زنان سرپرست خانوار و توانمندسازی اقتصادی زنان ١ در ایالت اسون نیجریه ٢ نوشته ی ,Ako-Nai, Ologunde (٢٠١٠) Adekola، از منابع اولیه یعنی مصاحبه های شخصی مشتق شده و پاسخ پرسشنامه توسط داده های ثانویه استخراج شده و از کتاب ها و مجلات مربوطه تکمیل گردیده و نتیجه ی این مطالعه تأثیر استخدام زنان بر توانمندی آنان را نشان می دهد.