خلاصة:
عنوان «باغی» بر گروه یا جماعتی اطلاق میشود که از اطاعت امام معصوم در معنای خاص یا حاکم جامعه اسلامی در معنای عام خارج شدهاند. جواز حکم قیام مسلحانه علیه چنین افرادی که به دستور حاکم جامعه اسلامی میباشد، به مقتضای آیه نهم سوره حجرات در آرای اکثر فقها یافت میشود و نظر خلافی دراینباره دیده نمیشود، اما شارع مقدس، قبل از انجام هرگونه عملیات سرکوبی، ارشاد اهل بغی را واجب دانسته که امروزه با تغییرات اجتماعی و فرهنگی، لازم است تا ارشاد نیز در قالبی جدید و به شکل سازمانیافته نمود یابد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا ضمن بررسی تاریخچه شیوه برخورد با باغیان توسط پیامبر9 و امامان معصوم:، ادله وجوب ارشاد جاهل به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد و نیز شیوههای ارشاد و مراتب آن بیان گردد. نتایج این تحقیق نشان داده است ایجاد تشکیلات مناسب برای ارشاد اهل بغی و نهادمند کردن این امر از ضروریات جامعه اسلامی است که فقدان چنین ساختاری و نبود سلسله مراتب منسجم در مورد ارشاد باغی میتواند نتایج معکوسی را به بار آورد، همچنین با پر کردن خلأهای قانونی در این زمینه میتوان قدرت اقناعی و استدلالی حکومت اسلامی را برای همگان ثابت نمود.
The title “Baghi” (rebel) refers to a group that has departed from the obedience of the Infallible Imam in its specific sense or the ruler of the Islamic society in the general sense. The permission of the armed uprising against such people, which is ordered by the ruler of the Islamic society, is found in the opinions of most jurists according to the ninth Verse of Surah Al-Hujurat, and no dissenting opinion is seen in this regard, but the holy shari'ah, before carrying out any repressive operations, considered the guidance of the rebels obligatory. Today, with social and cultural changes, it is necessary for guidance to be reflected in a new and organized way. In the present study, while examining the history f the way of dealing with the rebels by the Prophet (PBUH) and the infallible Imams (AS), the reasons for the necessity of guidance of the ignorant have been studied in detail, as well as the methods of guidance and its levels. The results of this study have shown that creating suitable organizations for the guidance of the rebels and institutionalizing it is one of the necessities of the Islamic society that the lack of such a structure and a coherent hierarchy in the field of guidance of the rebels can have the opposite effect, and also by filling legal lacunas in this regard, the persuasive and reasoning power of the Islamic government can be proved for everyone
ملخص الجهاز:
جواز حکم قیام مسلحانه علیه چنین افرادی که به دستور حاکم جامعه اسلامی میباشد، به مقتضای آیه نهم سوره حجرات در آرای اکثر فقها یافت میشود و نظر خلافی دراینباره دیده نمیشود، اما شارع مقدس، قبل از انجام هرگونه عملیات سرکوبی، ارشاد اهل بغی را واجب دانسته که امروزه با تغییرات اجتماعی و فرهنگی، لازم است تا ارشاد نیز در قالبی جدید و به شکل سازمانیافته نمود یابد.
در قانون جدید مجازات اسلامی(مصوب 1392) نیز هرچند قانونگذار در اقدامی نوآورانه به تعریف بغی و مجازات باغی پرداخته است، اما اشارهای به ارشاد اهل بغی قبل از برخورد مسلحانه نکرده است که علت آن ناشی از تفاوت نگرش قانونگذار در مورد این مسئله یا خلط میان جرایم امنیتی با جرایم حکومتی از جمله بغی میباشد که در ادامه مطلب، به تفصیل، در مورد آن پرداخته خواهد شد.
بنابراین هدف آن است تا پس از بیان مقدمات و ضرورتهای بحث، به پرسشهای نوین مطرح شده در ذیل پاسخ داده شود: 1) تأکید شریعت بر ضرورت ارشاد در حین ارتکاب جرم بغی ناشی از چیست و آیا وجوب آن قابل تسّری به جرایم امنیتی نیز می باشد؟ 2) بهترین شیوه برای اجرای ارشاد در عصر حاضر چه میباشد و مناسبترین فرد برای تصدی این امر کیست؟ 3) خلأ قانونی در رابطه با مجازات باغی در ماده 287 قانون مجازات اسلامی برگرفته از چه می باشد و راه حل پیشنهادی برای رفع این نقص چیست؟ 2.