بررسی تاثیر حکمرانی دانش بر عملکرد پروژه؛ تبیین نقش تعدیل‌گری فرآیند-های اجتماعی و میانجی‌گری تسهیم دانش و ظرفیت جذب مقالة

بهبود عملکرد پروژه نشان دهندة استفاده اثربخش از تمامی منابع سازمان بخصوص منابع دانشی است و حکمرانی دانش، محرکی است برای تسهیم دانش تا ظرفیت تیم پروژه را برای جذب دانش جدید توسعه و عملکرد پروژه را افزایش دهد. لذا این پژوهش با هدف اصلی بررسی تاثیر حکمرانی دانش بر عملکرد پروژه، به دنبال شناسایی وشناخت چگونگی تاثیر متتغیر فرآیند‌های اجتماعی به عنوانبا نقش تعدیل‌گر و تسهیم دانش و ظرفیت جذب به عنوان متغیرهای میانجی در نحوة نحوه و میزان تاثیر حکمرانی دانش بر عملکر پروژه در شرکت سایپا یدک است. این مطالعه، به لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری داده‌ها توصیفی – پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش را مدیران و کارکنان ستادی شرکت سایپا یدک تشکیل می‌دهند. ابزار گردآوری داده‌ها پنج پرسشنامه استاندارد است که بصورت ساده تصادفی میان نمونه‌های آماری توزیع شد. برای تعیین روایی پرسشنامه‌ها از شیوة صوری، محتوایی و روایی همگرا و واگرا و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار‌های spss و pls و شیوة مدل‌یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته‌های پژوهش نشان داد حکمرانی دانش بر عملکرد پروژه و تسهیم دانش؛ و تسهیم دانش بر ظرفیت جذب تاثیر مثبت و معنی‌ داری دارند. بعلاوه تاثیر مثبت و معنی‌‌دار ظرفیت جذب نیز بر عملکرد پروژه و نقش تعدیل‌گری فرآیندهای اجتماعی بر رابطه بین تسهیم دانش و ظرفیت جذب تایید شد اما نقش تعدیل‌گری آن بر رابطه بین ظرفیت جذب و عملکرد پروژه مورد تایید قرار نگرفت. برخورداری از یک حکمرانی دانش اثربخش باعث می‌شود تسهیم دانش در بین کارکنان تمام سطوح سازمان بخوبی اجرا و اطلاعات لازم و روزآمد را از خارج سازمان کسب شود، اعتماد کارکنان را نسبت به سازمان و همکاران در اجرای مدیریت دانش و افزایش سرمایه اجتماعی سازمان افزایش دهد و در نتیجه عملکرد پروژه‌های سازمان را بهبود بخشد.

Improving project performance reflects the effective use of all organization resources, especially knowledge resources and knowledge governance is the impetus for knowledge sharing to enhance the project team's capacity to absorb new development knowledge and project performance.The main purpose of this study was to investigate the effect of knowledge governance on project performance and seeking to identify and recognize the effect of social processes as a moderator variable and knowledge sharing and absorptive capacity as mediating variables on relation between knowledge governance and project performance in Saipa Yadak Company. The purpose of this study is descriptive - survey in terms of purpose and method of data collection. The statistical population of the study consists of the managers and staffs of Saipa after sales service company. Data were collected using five standard questionnaires that were distributed randomly among the statistical samples. Face validity, convergent and divergent validity, content and validity of questionnaires were used to determine the validity of the questionnaires, and Cronbach's alpha coefficient and composite reliability were used to determine the reliability. Datas were analyzed by SPSS and PLS soft wares and used structural equation modeling method. Findings showed that knowledge governance had a positive and significant effect on project performance and knowledge sharing; In addition, the positive and significant effect of absorptive capacity on project performance and the moderating role of social processes on the relationship between knowledge sharing and absorptive capacity was confirmed, but its moderating role on the relationship between absorptive capacity and project performance was not confirmed. Having an effective knowledge governance enables knowledge sharing among employees at all levels of the organization to be well executed and acquired from outside the organization, enhancing employees' trust in the organization and partners in implementing knowledge management and enhancing the social capital of the organization. And thereby improve the performance of the organization's projects.