خلاصة:
بحرانها و رسواییهای مالی به وجود آمده ناشی از ورشکستگی برخی شرکتهای بزرگ در کشورهای پیشرفته جهان که درنتیجه ضعف حاکمیت شرکتی بوده، موجب کاهش اعتماد عمومی به گزارشگری مالی گردید. این رو استفاده از معیارهای اقتصادی ارزش محور برای ارزیابی ارزش و عملکرد شرکت از یک سو و نیاز به طراحی و استقرار فرایندهای مناسب راهبری شرکت از سوی دیگر، بیش از پیش احساس شد. لذا تقاضا و به تبع آن مطالعات جهت رفع نیازهای فوق و درنتیجه ارائه شفاف و مناسبتر گزارشهای مالی بنگاههای اقتصادی افزایش یافته است. در این تحقیق میزان تاثیر حاکمیت شرکتی بر ارزش شرکت از طریق مقایسه با چهار معیار نوین ارزیابی عملکرد شامل ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده سهامدار، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده نقدی مورد آزمون قرار گرفته است.
The financial scandals caused by the bankruptcy of some of the world's largest corporations as a result of poor corporate governance have reduced public confidence in financial reporting. Thus, the use of value-based economic criteria to assess the value and performance of the company on the one hand, and the need to design and establish appropriate processes to manage the company on the other hand, was felt more than ever. Therefore, the demand and consequently the studies to meet the above needs and as a result, to provide a more transparent and appropriate presentation of financial reports of economic enterprises has increased. In this study, the impact of corporate governance on company value has been tested by comparing it with four new performance appraisal criteria including economic value added, shareholder value added, market value added and cash value added.
ملخص الجهاز:
آزمون فرضيه اول پژوهش پس از آنکه روش نهايي مورد استفاده براي تخمين مدل مربوط به آزمون فرضيه اول تحقيق مشخص شدن ، پارامترهاي مربوط به اين مدل به شرح جدول ذيل برآورد ميگردد: جدول (١): نتايج برازش مدل مربوط به آزمون فرضيه اول (به تصویر صفحه رجوع شود) (به تصویر صفحه رجوع شود)همانطور که از نتايج جدول ١ مشخص است ، با توجه به آماره t در سطح معنيداري ضرايب و علامت ضريب رگرسيون هر يک از متغيرها مي توان نتيجه گرفت بين ارزش افزوده اقتصادي و شاخص هاي حاکميت شرکتي از قبيل اظهارنظر حسابرس و نسبت مديران غيرموظف رابطه معناداري وجود داردو همچنين بين متغيرهاي اهرم مالي، زيان شرکت و بازده دارايي ها با ارزش افزوده اقتصادي رابطه معناداري وجود دارد.
آزمون فرضيه سوم پژوهش پس از مشخص شدن روش نهايي مورد استفاده براي تخمين مدل مربوط به آزمون فرضيه سوم تحقيق ، پارامترهاي اين مدل به شرح جدول ذيل برآورد ميگردد: جدول (٣): نتايج برازش مدل مربوط به آزمون فرضيه سوم (به تصویر صفحه رجوع شود) همانطور که از نتايج جدول ٣ ملاحظه ميشود، با توجه به آماره t در سطح معنيداري ضرايب و علامت ضريب رگرسيون هر يک از متغيرها مي توان نتيجه گرفت بين ارزش افزوده بازارو شاخص هاي حاکميت شرکتي از قبيل اندازه حسابرس ، نقش دوگانه مديريت و نسبت مديران غيرموظف رابطه معناداري وجود دارد و همچنين بين اندازه با ارزش افزوده بازار رابطه معناداري وجود دارد.