خلاصة:
پیدایش و گسترش شتابان کیش نوظهور مانوی در سده سوم میلادی با استفاده از ابزارهای متعدد و متنوع تبلیغ دینی که حاصل نبوغ پدیدآورندهاش بود، نهتنها قلمرو شاهنشاهی ساسانی بلکه بخشهایی از سرزمینهای امپراتوری روم در شرق و در مجاورت مرزهای ایرانشهر و قسمتهایی از آسیای میانه، چین و شبهجزیره عرب را نیز در بر گرفت. یکی از شیوههای اثرگذار تبلیغی مانی و جانشینانش بهرهگرفتن از باورهای شایع و رایج توده مردم و یکسانانگاری با آنها بود. باورهای آیین زروانی در قالب آموزههای دینی زردشتی، در اغلب نواحی فلات ایران، با اقبال در بین مردم مواجه شده بود. مانی با فراست از این ظرفیت برای باورپذیرکردن آموزههای کیش خود استفاده کرد. مبانی زروانباوری را میتوان مشخصاً در اصل دوبُنی یا ثنویت و نیز اعتقاد به سه دور زمانی در کیش مانوی جستوجو کرد. همینطور پارهای از پایههای اخلاقی محل توجه مانویان از باورهای زروانی متأثر بوده است. از سوی دیگر، نفوذ باورهای زروانی در کیش مانوی به شکلی حتی به تقسیمات سازمان دینی آن نیز راه یافته بود، اگرچه تعابیری در برخی متون متأخر مانوی هست که به نظر میرسد پیروان این کیش بعدها از اعتقادات زروانی اسلاف خود، نظیر باور به همریشهبودن اصل خیر و شر (اهورمزدا و اهریمن)، توبه کردهاند.
The advent and rapid expansion of the emerging Manichaean creed in the third century AD using numerous and varied tools of religious propaganda that resulted from the genius of its creator, covered not only the Sassanid Empire’s territory but also parts of the Roman Empire in the east and near the borders of Iran, parts of China and Central Asia as well as Arabian Peninsula. One of the most effective methods of propaganda of Mani and his successors was to take advantage of the common beliefs of the masses and identify with them. The beliefs of the Zurvanism in the form of Zoroastrian religious teachings were popular among the people in most parts of the Iranian plateau. Mani cleverly used this capacity to make his teachings believable. The foundations of Zurvanism can be traced specifically in the principle of duality or dualism, as well as the belief in three time cycles in Manichaeism. Also, some of the moral foundations considered by Manichaeans have been influenced by Zurvani beliefs. On the other hand, the influence of Zurvani beliefs in Manichaeism had somehow even penetrated the divisions of its religious organization, although there are expressions in some later Manichaean texts that show the followers of this religion later repented of Zurvani beliefs of their predecessors, such as the belief in the common root of Good and Evil, Ahura Mazda and Ahriman.
ملخص الجهاز:
زروان باوريدرکيش مانوي * وحيد اسدي روزبه زرين کوب ** ميرزامحمد حسني *** [تاريخ دريافت : ۱۳۹۸/۰۷/۱۶ تاريخ پذيرش : ۱۳۹۹/۰۲/۲۰] چکيده پيدايش و گسترش شتابان کيش نوظهور مانوي در سده سوم ميلادي با استفاده از ابزارهـاي متعدد و متنوع تبليغ ديني که حاصـل نبـوغ پديدآورنـده اش بـود، نـه تنها قلمـرو شاهنشـاهي ساساني بلکه بخش هايي از سـرزمين هاي امپراتـوري روم در شـرق و در مجـاورت مرزهـاي ايران شهر و قسمت هايي از آسياي ميانه ، چين و شبه جزيره عرب را نيز در بر گرفـت .
از سوي ديگر، نفوذ باورهاي زرواني در کيش مانوي به شکلي حتـي بـه تقسـيمات سـازمان ديني آن نيز راه يافته بود، اگرچه تعابيري در برخي متون متأخر مـانوي هسـت کـه بـه نظـر مي رسد پيروان اين کيش بعدها از اعتقادات زرواني اسلاف خود، نظير باور بـه هم ريشـه بودن اصل خير و شر (اهورمزدا و اهريمن )، توبه کرده اند.
درباره تفسير و انطباق ريشه هـاي اسطوره اي اعتقادات مانوي با متون مرتبط با پرسـتش زروان ، روشـن اسـت کـه در متـون مانوي، که به زبان هاي فارسي ميانه نوشته شده ، خداي بزرگ ، يعنـي سرچشـمه و اسـاس خير، اهورمزدا نيست بلکه زروان است .
ترس از قـدرت ويرانگر نيروهاي طبيعي و نيز اشتراک مذهبي ميان آيين مهرپرسـتي و زروان بـاوري در آن زمان سبب شده بود حتي محراب هايي براي تقديس و اهـداي قربـاني بـه اهـريمن ، نظيـر آنچه براي خداي بزرگ متداول بود، ايجاد شود (اکبري مفاخر، ۱۳۸۷: ۹۴؛ ويدن گـرن ، ۱۳۸۹: ۲۹ و ۳۰).